مجمع المسائل-ج3-ص133
صحيح شرعى منافع يكساله را بمرتهن صلح كرده باشد مرتهن مالك منافع مىشود.
س 3 – خانهاى بموجب سند رسمى در رهن بانك بانضمام بهرهاى قبل از انقلاب بوده است وراهن از هر گونه نقل وانتقال وصلح ووكالت وغيره ممنوع ومطلع بمسائل ذكر شده بوده، حال اگر اين راهن با وجود اطلاع از غير قابل فروش بودن اين ملك مبادرت بفروش ملك فوق نمايد پس از اطلاع خريدار وفك رهن ملك فوق، اين ملك به چه كسى تعلق دارد؟ ج – صحت رهن در قرض ربوى مورد اشكال است وبر فرض صحت نيز، بعد از فك رهن، معامله سابق محكوم بصحت است وفروشنده حق برگرداندن ملك را بدون مجوز شرعى ندارد.
س 4 – در بيع نامه عادى انتقال ملك غير منقولى كه در رهن بانك رهنى ايران بوده توسط دو نفر از پنج نفر مالكين آن انجام شده، بفرمائيد كه با وجود رهن بودن ملك اين بيع نامه يا قولنامه از نظر شرعى صحيح است يا خير؟ ج – بيع عين مرهونه صحيح نيست مگر آن كه مرتهن بيع را امضا كند يا پس از فروش فك رهن شود.
س 5 – زيد ملكى را ابتياع نموده كه اين ملك در رهن عمرو بوده ومرتهن اجازه انتقال داده بشرط اين كه رهن بقوت خود باقى بماند وزيد هم قبول مىكند وبعد از مدتى زيد فوت مىنمايد وارث او منحصر بمادر وزوجه است چون زوجه از اراضى ارث نمىبرد بايد مادر فك رهن كند يا زوجه متوفى هم بايد ربع وجه را بدهد با اين كه از زمين ارث نمىبرد.
ج – در فرض مذكور اگر مادر متوفى بخواهد فك رهن كند بايد وجه را از سهم خودشبدهد والزام زوجه باداء ربع دين مذكور جايز نيست.
س 6 – شخصى عينى را بعنوان رهن نزد كسى در قبال مبلغى گذاشته وچك رهن را منوط بموقع اداء راهن دين را قرار دادهاند وفعلا طورى شده كه عين مرهونه از ماليت افتاده مرتهن مطالبه پول مىكند راهن مىگويد چون منوط به اراده من است شما حق مطالبه نداريد.
ج – با فرض اين كه عين مرهونه از ماليت ساقط شده رهن باطل مىشود ودائن حق مطالبه دين را دارد وبر مديون واجب است اداء دين.