مجمع المسائل-ج2-ص389
مزبور كه در وقفنامه آمده وهم چنين ساير متوليانى كه حاضر بهرعايت وقف نيستند بفرمائيد.
ج – در صورتى كه از طرف موقوف عليهم نزد حاكم شرع شكايتى بشود ومدعى خيانت متولى باشند رسيدگى بدعوا، مزاحمت متولى نيست بلى بعداز رسيدگى با فرض عدم ثبوت خيانت كسى حق ممانعت از تصدى او و دخالت در كار او ندارد.
س 1120 – شخصى وقف نامهاى از او باقيمانده وعين عبارت وقف نامهچنين است كه توليت با ولد صلبى خود (فلان) باشد وبعد از وفات آن مفوض داشت توليت آن را به اعلم واعدل اولاد ذكور متولى كهبطن اعلاى آن مقدم بربطن اسفل باشد وچنانچه اولاد ذكور منقرص شود توليت را به اعلم واعدل اولاد اناث متولى كهبطن اعلى مقدم بر بطن اسفل و چنانچه همه منقرض شود به عدول مؤمنين مستدعى است كه بطن اعلا مقدم بر بطن اسفل را كاملا روشن فرمائيد.
ج – اولاد بلا واسطه نسبت به اولاد خودشان بطن اعلى واول و اولاد اولاد نسبت باولاد خودشان وهر طبقه نسبت بما بعد خود بطن اعلى وطبقه بعدى اسفل محسوب ميشود و چنانچه يك نفر از اولاد ذكور از بطن اول موجود باشد نوبت بهبطن بعدى نمىرسد س 1121 – در صورتى كه بطن اعلى شرائط اعدل واعلم در او نباشد آيا بطن اسفل مىتواند توليت آن را داشته باشد يا نه.
ج – اگر يك نفر از اولاد ذكور بطن اول موجود باشد توليت باو مىرسد مگر اين كه مجنون ومانند آن باشد كه در اين صورت توليت منتقل به بطن بعدى مىشود.
س 1122 – يك قطعه زمين را جهت سكونت طلاب علوى دينى ازاملاك شخصى خود وقف نموده ودر وقف نامه شخصى را بعد از فوت خودم بعنوان متولى تعيين نمودم وساختمان اين زمين هنوز باتمام نرسيده ومحل بتصرف طلاب در نيامده بعللى