مجمع المسائل-ج2-ص360
ج – بعد از تفحص لازم ويأس به باقيمانده از موجودين بدهند.
س 1035 – دكانى موقوفه بوده البته وقف اولاد است عوائد آن بايد باولاد واقف تقسيم شود حاليه آن دكان را شهردارى خراب نموده ومبلغى پول داده ولى با اين پول نمىشود چيزى براى وقف خريدارى نمود در اين صورت ممكن است پول اصل وقف را بين اولاد واقف تقسيم نمود يا نه.
ج – اگر ممكن است چيز ديگرى خريدارى نمايند هر چند منفعت آن كمتر از اولى باشد واگر ممكن نيست پول را بين موقوف عليهم تقسيم نمايند.
س 1036 – ملك وقفى كه موردش وقف بر اولاد است وتقريبا متجاوز از يكهزار نفر در نقاط مختلف ايران هستند وممكن است بعضيها هم در خارج از كشور باشند واجازه از آنها غير مقدور ولى زارعين وساكنين اين قريهاز حيث مسكن در مضيقهاند در اين صورت مىتوانند در قريه مذكوره مسجد وحمام و غسالخانه مورد نياز خود را درست كنند يا نه.
ج – اگر از طرف واقف متولى معلوم دارد باو مراجعه نمايند والا نسبت بسهام حاضرين از خودشان اگر صغير نيستند اجازه بگيرند ونسبت بسهام صغار وغائبين بمجتهد جامع الشرائط رجوع نمايند.
س 1037 – زمينى است وقف اولاد كه يك طرف آن برودخانه مىخورد وچون ارتفاع دارد خاك زمين مزبور را جهت ساختمان ميبرند در اين صورت مالكان فعلى زمين مىتوانند خاك آن زمين را بفروشند ويا بطور مجانى در دسترسمردم بگذارند.
ج – اگر برداشتن خاك اصلاح زمين موقوفه باشد مانعى ندارد واما اگر اصلاح زمين نباشد جايز نيست.
س 1038 – قريه ايست وقف بر اولاد ذكور لكن وقفنامه در دست نيست همين قدر معمول ومرسوم است كه هر گاه برادرى بلا عقب بميرد همين ملك