پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج2-ص339

س 969 – هر گاه حيوان را ذبح كنند ودر آن حال بچه در شكمش زنده باشد وبعد از ذبح مادر، پيش از اين كه شكم مادر را پاره كنند بميرد لكن در پاره كردنشكم مادر بيشتر از مقدار متعارف تأخير شده آيا بچه حلال است يا حرام.

ج – در فرض سؤال بچه حرام است.

س 970 – هر گاه از شكم حيوان تذكيه‌شده بچه مرده بيرون آيد در حاليكه خلقتش هم تمام شده وپشم بيرون آورده آيا در حليت آن فرقى‌ است بين اينكه هنوز به آن روح دميده نشده باشد يا اين كه روح دميده شده ودر شكم مادرمرده باشد ج – در فرض سؤال چنانچه روح دميده نشده ويا دميده شده لكن بعد از تذكيه مادر در شكم او مرده حلال است ولى‌ اگر روح دميده شده وقبل از تزكيه مادر در شكم او بسبب ضربتى‌ كه بر مادر وارد شده ويابسبب مرض مرده باشد حرام است.

س 971 – بعض فقهاء فرموده‌اند كه شرط است در حليت ذبيحه اين كه قبل از ذبح حيات مستقره داشته باشد او لا بفرمائيد معنى‌ حيات مستقره چيست وثانيا آنرا معتبر مى‌دانيد يا خير.

ج – فقهاء تفسير فرموده‌اند استقرار مزبور را به اينكه حيوان مشرف بر موت نباشد بطورى‌ كه امثال آن حيوان ممكن نباشد يك روز يا نصف روز زنده بمانند مانند حيوانيكه شكمش پاره شده ويا از بلندى‌ افتاده و استخوانهايش شكسته يا درنده بعض اعضاء آنرا كه حياتش بستگى‌ به‌آن دارد خورده ونظير اينها لكن اقوى‌ بنظر حقير معتبر نبودن استقرار حيات به‌اين معنى‌ است بلكه معتبر اصل حيات است اگر چه خروج روحش نزديك باشد پس اگر حيوان همين مقدار حيات داشته باشد وذبح بر آن واقع شود حلال است وكشف مى‌شود: به‌اينكه حيوان پس از تمام شدن ذبح حر كتى‌ اگر چه مختصر باشد بكند و يا به اندازه متعارف خون بيرون بيايد.