پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج2-ص337

وسر آنرا جدا نكنند ولكن در صورت مخالفت گوشت ذبيحه يا منحوره پاك وحلال است.

س 961 – مرغ را سر بريدند وبعد افتاد ميان آب خفه‌شد حلال است يا حرام.

ج – حلال است.

س 962 – مدتى‌ است گوشتهاى‌ منجمد از كشورهاى‌ غير اسلامى‌ به بازارهاى‌ مسلمين حمل وفروخته مى‌شود وحتى‌ در مكه معظمه ومدينه منوره ونيز مرغهاى‌ ذبح شده از بلغارستان وساير كشورهاى‌ غير اسلامى‌ در مكه ومدينه فراوان يافت وبحجاج فروخته مى‌شود آيا بعنوان سوق مسلمين ياخريدن ازدست مسلمان مى‌توانيمآنها را حمل بر طهارت وتذكيه كنيم ومعامله وخوردن آن جايز است يا علم بتذكيه لازم است وطريق تحصيل علم چيست وازچه‌راه ممكن است واين مهريكه بعنوان ذبح شرعى‌ بذبيحه ميزنند كافى‌ است يا خير.

ج – گوشتيكه معلوم باشد از بلاد كفار است محكوم بنجاست است مگر آن كه از دست مسلم گرفته شود با احتمال آن كه اين شخص مسلم احراز تذكيه شرعى‌ آنرا نموده باشد ومهر ونوشته حجت نيست مگر يقين بصدق آن باشد.

س 963 – شخصى‌ مقلد زيد است كه او در ذبيحه يك شرط را كه عبارت از جهيدن خون باشد معتبر مى‌داند وشخص ديگر مقلد عمرو است كه او در ذبيحه دو شرط را كه عبارت از جهيدن خون وحركت كردن است لازم مى‌داند اگر مقلد زيد حيوان را ذبح نموده با همان شرط واحد آيا مقلدين عمرو مى‌توانند از گوشت آن ذبيحه بخورند يا نه.

ج – در فرض مسأله اگر عمرو در اعتبار دو شرط احتياط مى‌ كند مانعى‌ ندارد كه مقلدين اودر اين مسأله رجوع بزيد نمايند با وجود شرائط تقليد در زيد واگر عمرو بنحو فتوى‌ شرط مى‌داند كسانيكه در اين مسأله قبلا از او تقليد نموده وعمل كرده‌اند احوط عدم رجوع است وبا عدم رجوع نمى‌توانند از آن گوشت بخورند واگر تاكنون در اين مسئله‌چون مورد ابتلاء نبوده از عمرو تقليد نكرده‌اند