مجمع المسائل-ج2-ص195
زوج مىتواند عقد را فسخ كند ولى چون دخول واقع شده بايد تمام مهريه را بزوجه بپردازند ولى مىتواند رجوع به مدلس نمايد وجهيزيه نيز متعلق بزن مىباشدبايد به او بدهند.
س 550 – زيد با دخترى ازدواج نموده ولى مبتلا بمرض حمله وصرع شديدى مىباشد وپدر زيد وخود زيد در خصوص اين مرض كوچكترين اظهارى نكردهاند ودختر را بخانه شوهر بردهاند وتصرف هم كرده است ودر شبانه روز سه مرتبه اين مرض او را حادث مىشود بطورى كه دو سه نفر بايد او را نگهدارى نمايند كه خودش را نابود نكند آيا با اين كه زيد وپدرش از اين مرض به دختر مزبوره واقوامش اطلاعى ندادهاند وبا اين حال عقد واقع شده دختر مىتواند عقد را فسخ نمايد يا نه وبطوريكه پدر زيد نقل نموده معالجات زيادى نمودهاند ومؤثر واقع نشده وعلاج پذير نيست.
ج – در فرض سؤال اگر باين دختر گفته شده كه اين پسر سالم است وبعنوان سلامت حاضر به ازدواج شده فعلا كه معلوم شده تدليس كردهاند دختر حق فسخ دارد فورا واگر تأخير كند حق فسخ او ساقط مىشود بلى اگر از راه ندانستن مسأله تأخير انداخت هر وقت فهميد مىتواند فورا فسخ نمايد واگر تدليسى در كار نبوده ودختر خودش بخيال سلامت حاضر به ازدواج شده حق فسخ ندارد وبايد پسر را راضى كند كه او را در حال سلامت طلاق دهد.
س 551 – زنى كه شوهرش مسلول ويا بمرض مسرى ديگرى مبتلا است وبداند بر اثر همخوابگى ومعاشرت باو سرايت مىكند آيا بعنوان يكى از عيوب مجوزه فسخ مى تواند فسخ كند يا نه وحق دارد باو تمكين نكند يا نه وزوج هم جهت عدم تمكين زن باين عنوان مىتواند نفقه باو ندهد يا نه ايضا در صورت نرسيدن نفقه بهزن مى تواند خود را مطلقه نمايد يا نه.
ج – موكول بمراجعه بحاكم شرع است ولى اگر هم بستر شدن با شوهر