مجمع المسائل-ج2-ص144
بگيرد بايد عده نگه بدارد يا لازم نيست.
ج – در فرض مسأله عقد باطل است واگر با جهل بمسألة دخول واقع شده وطى بشبهه است وعده دارد ولكن براى خود واطى بشبهه عده ندارد و ميتواند او را بعقد خود در آورد.
س 389 – زنى بزيد اجازه داده كه او را بعقد دائمى در آورد وزيد آن زن را بعقد انقطاعى بمدت پنج سال ويا ده سال صيغه كرد وبآن زن هم تذكر نداد وچند اولاد هم از ايشان بدنيا آمد وپس از مدتى بزن مزبوره گوشزد كرد كه من ترا بعقد انقطاع در آوردم ولى زن گفت من راضى نيستم در اين صورت اين عقد انقطاعى صحيح است يا نه وآن اولاد از پدر و مادرش ارث مىبرند يا نهج – عقد مرقوم صحيح نيست واولادى كه پيدا كردهاند از پدر ارث نمىبرند وپدر از آنها ارث نمىبرد ولى توارث بين آنها و مادرشان ثابت است وبعدا مىتوانند عقد دائم يا منقطع بنمايند بلى اگر پدر گمان مىكرد كه اين عقد صحيح است بين پدر وپسر هم توارث ثابت است.
س 390 – زنى مردى را وكيل ميكند كه او را بعقد دائم بحباله نكاحش در آورد ولى مرد او را بعنوان عقد انقطاعى تحت زوجيت خودش در مىآورد وبزن هم اطلاع نمىدهد ويك بچه هم از ايشان متولد شده حاليه شوهر فوت كرده ودر وصيت نامه اش تذكر داده كه عيال من متعه است ودائمى نيست واگر زن از اول باين عقد مطلع مىشد قبول نمىكرد در اين صورت نسبت بولد وارث او چه حكمى هست.
ج – در فرض مذكور بعيد نيست فرزند آنها ولد شبهه باشد كهحكم ولد حلال را دارد واز پدرش ارث مىبرد ولى زوجه از او ارث نمىبرد بلى مهر المثل طلبكار است وبايد از تركه ميت اداء شود واگر زوجه مدعيه باشد كه عقد دائم شده محتاج به مرافعه شرعيه است.