پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج2-ص132

س 343 – زيد تمام املاك خود را بيك نفر از فرزندان خود هبه نموده ودرضمن فرزندان ديگر هم كبيرا وصغيرا موجود بوده‌اند ولى‌ فرزند بى‌ اطلاع بوده كه پدر در حياط خود املاك را باو بخشيده تا اين كه فرزند بسن 18 و 20 سال مى‌رسد هنوز از هبه پدر اطلاع نداشته وپدر هم همان املاك هبه شده به پسر را به ديگران مى‌فروشد وبعد از فروش – پسر اطلاع حاصل مى‌كند كه پدرش همان املاكى‌ كه باو هبه نموده بود بفروش رسانده وتازه مى‌فهمد تمامى‌ املاك را پدر باو هبه نموده بود واو نمى‌دانسته وتاريخ هبه در سال 1361 قمرى‌ وتاريخ قباله‌هاى‌ فروش پدر به ديگرى‌ در سالهاى‌ بعد مى‌باشد خواهشمند است نظر مبارك را در اين مسألة مرقوم فرمائيد كه با هبه نمودن املاك مزبور بفرزند، مجوز شرعى‌ براى‌ فروش داشته يا نه.

ج – در صحت وتأثير هبه قبض وقبول شرط است پس اگر در حال وقوع هبه پسر صغير بوده يعنى‌ پانزده سال نداشته وپدر ولاية از او قبض وقبول نموده اين هبه صحيح ولازم و معاملات پدر باطل است مگر بامضاء پسر واگر پانزده سال داشته وهبه اشرا قبول ننموده ويا قبض نكرده معاملات پدر صحيح است وهبه صحيح نيست ودر نزاع موضوعى‌ مرافعه شرعيه لازم است.

س 344 – شخصى‌ يك جفت قاليچه معين را بيكى‌ از فرزندانش بخشيده بعدا خودش آنها را فروخته حكمش چيست.

ج – در فرض سؤال كه هبه به ذى‌ رحم بوده اگر بعد از قبض فروخته چون واهب حق رجوع به عين موهوبه نداشته بيع او فضولى‌ است ومحتاج به امضاء موهوب له است.

س 345 – شخصى‌ مقدارى‌ از ملك خود را بيكى‌ از دخترانش بخشيده ولى‌ بتصرف دختر نداده وفوت شده آيا آن ملك مال دختر است يا ساير ورثه هم شركت دارند.