مجمع المسائل-ج2-ص130
به متهب داده باشد يا عملى كه دليل بر مسلط ساختن متهب بر عين موهوبه باشد انجام داده باشد بر گشت از آن جائز نيست والامى تواند از آن بر گردد والله العالم.
س 334 – ملكى رازنى بپسر خود هبه كرده مشروط به اين كه مادام الحيوة عايدى آن ملك متعلق بخودش بوده باشد بعد در مقام ادعا بر آمده باين عنوان كه من قيمت عين را سى هزار تومان نمىدانستم و تصور ميكردم در حدود دو سه هزار تومان ارزش دارد البته در موقع هبه كسى ارزش واقعى را كاملا گوشزد نكرده و فرزندش براى تحصيل رضايت مادر وعده داده است كه مخارج سفر حج مادرش را از مالخودش بلا عوض بپردازد اكنون پسر فوت كرده تكليف اوصياى صغار متوفى نسبت بوعده فوق الذكر متوفى كه فقط وعده شفاهى بوده است چيست.
ج – بطور كلى يكى از شرائط صحت هبه قبض عين موهوبه است ودر فرض سؤال اگرعين را واهبه به موهوب لهقبض نداده ودر تصرف خودش بوده تا موهوب له وفات كرده هبه باطل ميشود وعين موهوبه مال خود واهبه است واگر قبض داده باشد ولو باين نحو كه تخليه يد كرده يا بتصرف او داده باشد وبعد براى استفاده از منافع آن بتصرف واهبه داده شده باشد هبه صحيح است وفرض مذكور در سؤال كه خيال مىكرده ارزش ملك زياد نيست نيز موجب بطلان آن نمىشود وعمل بوعده پدر از مال صغار جايز نيست ولى كبار ورثه اگر به وعده اوعمل كنند مستحسن وراجح است.
س 335 – درهبه معوضه اگر اقباض از يك طرف حاصل شود آيا هبهلازم مىشود يا خير؟ ج – در هبه مشروطه به عوض با قبض يك طرف لزوم حاصل نمىشود.
س 336 – آيا بموت يكى از طرفين قبل از اقباض ديگرى هبه معوضه باطل مىشود يا نه؟ ج – بموت يكى از واهب يا موهوب له هبه مقبوضه لازم مىشود.
س 337 – اگر مالى به يتيم هبه شود وقيم بچه آنرا قبض كند آيا هبه حاصل مىشود يا نه؟