مجمع المسائل-ج2-ص118
آب را ميگيرند و نميگذارند به حمام برود وبعضى هاكه مالك آب هستند مانع نمىشوند وبعضى ها مىگويند كه بعضى از حمامها آب معين براى آن وقف شده وفعلا از همين آب وقف مصرف مىشود تكليف اهالى چيست.
ج – با عدم علم بغصب بودن آب حمام تا خلاف آن معلوم شود، يد حمامى معتبر است وغسل درآ ن جايز است وفحص هم واجب نيست س 294 – قريهاى كه مالكين آنرا، عدوانا صاحب شدند واز مالكان قبلى هم وارثى نمانده اگر در چنين قريهاى مسجد ساخته شود نماز خواندن در آن چه صورت دارد.
ج – تا وقتيكه علم به غصبيت خصوص زمين مسجد نداريد نماز در آنجا جايز است.
س 295 – در منازلى كه يقين داشته باشم وسائل زندگى از نظر غذا ومال وغيره بكلى حرام است يا يقين بحلال بودنش ندارم آيا در صورتى كه قصد هدايت وياد دادن مسائل مذهبى داشته باشم اجازه مىفرمائيد در اين قبيل جاها غذائى يا چائى يا غيره بخورم يا نه.
ج – در صورتى كه يقين بحرمت آنچه در دست مردم است نداريد جايز است تصرف در آن باذن خودشان واگر يقين به غصبيت آن داريد ومالك آن معلوم است تصرف در آن بدون اذن مالك جايز نيست واگر مجهول است جنابعالى مجازيد در تصرف در آن براى هدايت مؤمنين واجرة المثل تصرف را از طرف مالك عين بغير سيد صدقه بدهيد.
س 296 – ما اهالى منطقه (.
)
هر منزلى مبلغ هزار تومان بشخصى داديم كهاز شركت آب خريدارى كند واز براى ما آب لوله كشى بياورد وآن شخص هم آب آورده حالا بر ما معلوم نيست كه بوسيله پولى كه باو داديم امتياز خريده وآب آورده ويا بزور لوله كشى نموده وخلاصه نمىدانيم كهاين آب مباح