مجمع المسائل-ج2-ص70
ج – در فرض مسأله اگر زمين را تقسيم نكرده آباد كرده همه شركاء كما في السابق در آن شريك مىباشند نهايت اگر با اذن آنها آباد كرده حق الزحمه آباد كردن سهم آنها را طلب دارد واگر بدون اذن آباد كرده حق الزحمه طلب ندارد واگر شركاء اذن دادهاند كه اين قسمت را آباد كن براى خود بدون تقسيم فعلا مىتوانند از اذن بر گردند و بگويند همه بايد تقسيم شود ولى حق الزحمه آباد كردن را بايد بدهند وآنچه اشجار و زراعت وبنا ايجاد كرده مال خود آباد كننده است لكن اگر اذن دادهاند براى خود احداث بنا وغرس اشجار نمايد تا چنديكه از اذن خود برنگشتهاند حق مطالبه چيزى ندارند وهر وقت از اذن خود بر گردند ازآن موقع بهبعد براى بقاء بنا واشجار در زمين حق مطالبه اجرة المثل زمين را نسبت بهسهم خودشان دارند و چنانچه نزاع موضوعى در بين باشد محتاج به مرافعه شرعيه است.
س 171 – اهل خبره يك رأس حيوان را قيمت مىكند مثلا به ششصد تومان بعد صاحب حيوان نصف حيوان را بكسى بهمان قيمت نسيه مىفروشد ونصف ديگرش هم از خودش تا شريك باشند بشرط آن كه شش سال آن حيوان را نگهدارى و مواظبت نمايد وبعد از مدت مذكوره آن حيوان را بفروشند، صاحب حيوان ششصد تومان را از ميان بردارد بقيه منفعت را بالمناصفه قسمت نمايند، بعد از گذشتن دو سال حيوان تلف مىشود ونصف قيمت كه سهم خودش بود از بين مىرود آيا نصف قيمت را كه درذمه آن كس بود مىتواند مطالبه نمايد يا نه ج – در فرض مسأله كه نصف حيوان را نسيه فروخته خسارت بهر دو شريك وارد شده وذمه خريدار بهنصف قيمت مشغول وبايد بفروشنده بپردازد.
س 172 – چهار نفر در موتور آب و مقدارى زمين شريك بوده و بوسيله اهل خبره زمين قطعه بندى وموتور آب واشجار آن قيمت شده وقرعه كشيدهاند وسهم هر يك از شر كاء مشخص شده اكنون بعضى از شركاء در سهم خود ادعاى غبن