پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج1-ص226

ج – در صورتيكه از جهت عدم قدرت، معذور از تصحيح بوده‌اند قضا ندارد.

س 18 – پدرى‌ كه در مدت عمرش تارك الصلاة بوده، آيا بعد از مرگ او قضاى‌ نماز و روزه‌اش بر پسر بزرگتر واجب است يا نه؟.

ج – بنظر اينجانب، احتياط لازم آنست كه پسر بزرگتر نمازهاى‌ قضا شده عمدى‌ پدر را هم بجا آورد، ولى‌ مى‌تواند در اين احتياط، به علمائى‌ مراجعه كند كه عمل به اين احتياط را لازم نمى‌داند، با رعايت الاعلم فالاعلم.

س 19 – اگر پسر بزرگتر – كه اداء دين پدر و مادر، بر او واجب است – مريض باشد و ثروتى‌ ندارد، آيا بر پسر ديگر واجب است يا نه؟.

ج – اگر مقصود از دين پدر، ديون مالى‌ است، كه بايد ورثه، از تركه پدر، ادا كنند و اگر مقصود، نماز و روزه است كه، بر پسر بزرگتر واجب است و در صورتيكه او قادر بر قضا نيست و قدرت بر استيجار هم ندارد و شرعا معذور است، احتياط لازم آنست كه پسر بعدى‌ بجا آورد.

س 20 – شخصى‌ حدود شصت سال عمر كرده ودر حدود سى‌ سال آخر عمرش به اختلال حواس و بعارضه روانى‌ مبتلا بوده بنحوى‌ كه در اوائل سى‌ سال اخير، فرائض يوميه خود را بطور ناقص، انجام مى‌داده و در بقيه بر اثر بيمارى‌ مزبور، ابدا توجهى‌ به انجام فرائض خويش نداشته، حال آيا لازم است كليه نمازها و روزه‌هاى‌ متروكه در زمان بيمارى‌ مذكور را قضا نمود يا نه؟.

ج – اگر شعور خود را بكلى‌ از دست داده بوده كه اصلا درك تكليف نمى‌كرده، نماز و روزه‌اش قضا ندارد، و اگر متوجه تكليف بوده ومع ذلك ترك كرده، اگر با عذر، ترك كرده بر پسر بزرگ واجب است كه آنرا قضا نمايد و اگر بى‌ عذر ترك كرده احتياط آنست كه قضاء آن مقدار، نماز و روزه را بجا آورد.

س 21 – پسرى‌ كه به تكليف نرسيده مى‌تواند نماز قضاء پدر و مادر را بخواند يا نه؟.

ج – اگر مميز باشد و صحيح هم بخواند، اشكال ندارد.

س 22 – اگر شخصى‌، يكى‌ دو ساعت بعد از ظهر بميرد قضاء نماز ظهر و عصر او بر پسر بزرگتر، واجب است يا قضاء نماز ظهر تنها؟.