جامع الشتات-ج4-ص456
مىرسد كه املاك زيد غايب را از حاكم شرع اجاره نمايد وضبط كند كه حق زيد غايب مزبور تلف نشود -؟ جواب: هر چند اظهرا ين است كه سخن هند در حين غايب بودن زوج او مسموع است، ولكن اظهر نيز اين است كه (قسم استظهارى) بايد بخورد كه اين عين ملك باقى است بر حقيقت او، وبه زوج خود ثانيا منتقل نكرده.
وبدون قسم مالك بودن او تمام نمىشود.
ومفروض اين است كه هند قبل از قسم خوردن فوت شده، و در آن هنگام دعوى وارث هند به عنوان جزم نخواهد بود.
بلكه به عنوان مظنه صدق هند است در دعوى او، وقسم هم نمىتواند خورد.
پس چيزى كه مثبت دعوى باشد در دست ورثه هند نيست.
بلى هر گاه وارث هند به عنوان جزم ادعاى مهر معينى بر غايب بكند وقسم هم بخورد مستحق مهر المثل مىشود، على الاظهر، بلكه دور نيست كه آنچه دعوى مىكند بگيرد، چون معارضى در برابر ندارد، هر چند زايد بر مهر المثل باشد.
وقسم او به طريق (نفى العلم) است كه ماعلم نداريم كه مورث ماحق خود را گرفته باشد يا بخشيده باشد.
وولى غايب حاكم شرع است به هر كس مصلحت داند اجاره مىدهد.
283: سؤال: هر گاه طفلى با طفل ديگر لواط كرده وفاعل همشيره مفعول را گرفته، ولكن شك دارد كه حشفه داخل شده يا نه.
جواب: اظهر اين است كه دخول تمام حشفه – يعنى تاختنه گاه – در اينجا ضرور نيست و همينكه قليلى از آن داخل شد منشأ حرمت مىشود وبايد تفريق كرد واما هر گاه در آن هم شك دارد پس منشأ حرمت نمىشود.
:
284: سؤال: هر گاه مورثى وفات نمايد كه مهر زنش معلوم نباشد كه چه چيز است.
وورثه قبول داشته باشند كه آن ممهور است.
-؟.
جواب: هر گاه زوجه يا وارث او ادعاى مهر مسمى كنند [ بر ورثه زوج ] وبينه نباشد، زوجه [ يا ورثه او ] بعد از قسم خوردن بربقاى مهر در ذمه زوج، مستحق مهر المثل است (على الاظهر) مگر اين كه ادعاى كمتر از مهر المثل كنند كه در آن وقت مستحق همان قدرند كه اعاد مىكنند.
285: سؤال: هر گاه زن در شب زفاف طلب مهر نكند، حق او باقى است يا نه؟ -؟.
جواب: حق او باقى است وبه دخول ساقط نمىشود.
بعض اخبار كه دلالت دارد بر