پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج4-ص355

داشته اند.

ودليل آن وضوحى‌ ندارد.

وبعضى‌ گفته اند حق حضانت در شرع ثابت نيست مگر براى‌ پدر ومادر.

وبعضى‌ زيادتى‌ نصيب را در ميراث مدخليتى‌ داده اند در اولويت.

و اظهر قول اول است ودر صورت تعدد تساوى‌، قرعه بايد كرد.

وبدان كه: اصحاب ما (ره) گفته اند كه حضانت مادر در جائى‌ كه حق او است چند شرط دارد: اول اين است كه مسلمه باشد، پس هر گاه كافره باشد و پدر مسلمان باشد، حضانت مادر ساقط مى‌شود.

و هر گاه پدر هم كافر باشد ومرافعه كنند در نزد ما به همان تفصيل كه مذكور شد عمل مى‌كنيم.

وظاهر اين است كه هر گاه پدر كافر باشد و مادر مسلمه نيز حضانت مختص مادر است مطلقا.

به جهت اشتراك دليل كه آيه شريفه است.

دوم: اين كه آزاد باشد.

پس اگر كنيز باشد بايد ملاحظه كرد اگر فرزند آزاد است پس حضانت او با كسى‌ است كه حضانت حق او است در وقتى‌ كه مادر نباشد.

واگر فرزند هرق است، حضانت او با آقاى‌ او است.

سوم: آن كه عاقله باشد.

پس مجنونه مستحق حضانت نيست.

خواه دائمى‌ باشد يا ادوارى‌ باشد.

مگر اين كه جنون او بسيار نادر باشد.

چهارم: جمعى‌ از علما شرط كرده اند كه بايد امينه باشد.

پس حضانت از براى‌ فاسقه ثابت نيست.

واشتراط عدالت مشكل است.

وعلامه در قواعد نزديك شمرده قول به عدم آن را.

وظاهر اين است كه همين قدر كه اعتماد در محافظت او باشد، كافى‌ باشد.

وبعضى‌ شروط ديگر هم ذكر كرده اند كه دليل آنها واضح نيست.

و هر گاه از براى‌ طفل كسى‌ نباشد كه مستحق حضانت باشد، پس حاكم از مال او اجرت مى‌دهد به كسى‌ كه او را حضانت كند.

و اگر مال نداشته باشد بر مؤمنين واجب است به وجوب كفائى‌، مثل انفاق او.

وبدان كه ظاهر اخبار وادله اين است كه حق حضانت از براى‌ اهل آن ثابت است بر وجه اولويت ورخصت.

نه اين كه واجب باشد بر او.

پس هر گاه مادر منع كند از حضانت و قبول نكند (در جائى‌ كه حق او است) بر او لازم نيست واخبار نمى‌توان كرد.

و هم چنين هر گاه پدر و مادر هر دو امتناع كنند.

لكن شهيد (ره) در قواعد گفته است كه (در اين صورت پدر را اجبار مى‌كنند).

ودليل اقتضاى‌ بيش از اين نمى‌كند كه او هم يكى‌ از كسانى‌ باشد كه كفايتا بر او واجب باشد، وحضانت غير معنى‌ انفاق است تا از حكم آن