پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج4-ص277

125: سؤال: شخصى‌ در حال حيات قدرى‌ از مال خود را به يكى‌ از وارث ببخشد و تتمه را بگويد كه (اين از براى‌ ديگران باشد) يعنى‌ بعد فوت او.

آيا بعد فوت آن يكى‌ هم با ديگران در تتمه شريك است يا نه؟ جواب: آنچه را در حال حيات منتقل كرده به آن يك نفر هر گاه به عنوان هبه جامع شرايط صحت (كه از جمله آن اقباض است) يا به صيغه لازم ديگرى‌ مثل صلح، مختص او خواهد بود.

هر چند در حال مرض موت باشد، على‌ الاظهر.

ودر تتمه هم با ديگران شريك است بعد موت.

بلى‌ چون ظاهر حال متوفى‌ وصيت تتمه مال است از براى‌ باقى‌ وراث، نه برى‌ كردن آن يكى‌ پس اين وصيت در ثلث معتبر است، واول ثلث آن باقى‌ مانده مال را مى‌دهيم به ساير ورثه وباقى‌ را كلهم اجمعين كما فرض الله قسمت مى‌كنند.

126: سؤال: هر گاه زيد در حال حيات مالى‌ را به يكى‌ از وارث ببخشد، وغرض او محروم كردن ديگران است، اين هبه صحيح است يا نه؟ جواب: بلى‌ صحيح است هر چند در مرض موت باشد وزايد بر ثلث باشد.

127: سؤال: زيد عمرو را وصى‌، وبكر را ناظر كرد وعمرو فوت شد.

واموال زيد در دست وصى‌ عمرو است.

وبكر مى‌خواهد از دست او انتزاع كند وبر وفق وصيت عمل كند.

آيا مى‌تواند يا نه؟ جواب: ناظر را حق تصرف نيست.

واما وصى‌ عمرو پس اگر وصى‌ او است در مال واولاد خود عمرو لا غير، پس او هم تصرفى‌ نمى‌تواند كرد.

ووصايت حق حاكم شرع است.

واگر وصى‌ او است در وصاياى‌ زيد پس اگر زيد او را مأذون كرده باشد در وصى‌ گرفتن بر عمل آوردن وصاياى‌ او، پس آن وصى‌ احق است از حاكم واگر او را منع كرده از وصى‌ گرفتن پس وصى‌ گرفتن عمرو باطل است وحاكم متوجه مى‌شود.

و هر گاه زيد ساكت بوده از اذن وعدم اذن، خلاف است در صحت اين وصيت عمرو وجواز تصرف وصى‌ او.

اشهر واقوى‌ عدم جواز است.

وقولى‌ به صحت هست، وآن ضعيف است.

وحديثى‌ كه به آن استدلال كرده اند مجمل است دلالتى‌ بر مطلب ايشان ندارد.

بلكه ظاهر در خلاف آن است.

128: سؤال: كسى‌ وصيت كرده است كه بعد از فوت او چند نفر ملا در مزار او تلاوت