جامع الشتات-ج4-ص250
براى ديگران كرده تا به قدر ثلث وضع مىشود براى آنها ودر بقيه اين با آنها بقدر الحصه شريك است.
114: سؤال: عمل به وصيت مطلقا واجب است – هر چند غير مالى باشد مثل قضاى صوم وصلات كه خود وصى قضا نمايد – يا نه؟ وبنا بر وجوب هر گاه مادر وصيت كند به ولد كبير خود به قضاى صوم وصلات بر سبيل اجمال وقدر او را بيان نكند، ونماز او صحيح نبوده باشد به سبب غلط اعرابى وغيره، لكن صلات فائته بر ذمه او نباشد.
بر وصى واجب است كه قضا كند كل صلات او را؟ يا به قدرى كه متعارف است ميان مردم كه وصيت مىكنند به استيجار يك سال ويا دو سال صوم وصلات؟ جواب: هر گاه وصيت كند به احدى كه نماز كند يا روزه بگيرد، واو هم قبول كند، بر او لازم مىشود.
و هر گاه خصوصيت كردن او را شرط نكند، استيجارى توان كرد.
واما نماز وروزه فرزند از براى مادر، پس اظهر آن است كه بر پسر بزرگ واجب است كه روزه ونمازها [ ئى ] كه از مادر او به سبب عذر فوت شده (مثل مرض ويا سفر، يا فراموشى) قضا كند واما هر گاه عصيانا ترك كرده يا نمازهاى او باطل بوده، وجوب قضا معلوم نيست.
ولكن اشهر واحوط قضا است.
و هر گاه وصيت كند به بجا آوردن صوم وصلات ومقدار آن را نگويد، وبر وارث ووصى معلوم نباشد مراد او كه چه قدر است.
ظاهر اين است كه به آن قدر متعارف اكتفا مىتوان كرد.
و هر گاه عرفى مشخص نباشد، به اقل محتمل، يعنى آن قدرى كه داند از آن كمتر نيست، اكتفا مىتوان كرد.
واين كلام در وصيت بود.
[ و ] در صورتى كه پسر مىخواهد كه تكليف خود را به جا آورد، قطع نظر از وصيت، وبداند كه بر گردن متوفى فائته هست وقدر آن را نداند، اظهر اين است كه قدرى بكند كه ظن غالب به اداى آن حاصل شود.
115: سؤال: هر گاه كسى وصيت كند كه (اين مال معين مال غايب است.
ووارث غايب، فلان كس است) وفوت شود.
آيا وصى – در صورتى كه وارث غايب محتاج باشد و بگويد كه (مال غايب را به من قرض بدهيد ومن رهن مىدهم) وآن رهن را از مال زوجه خود بدهد به اذن ورضاى زوجه – جايز است كه آن مال را قرض بدهد به او ورهن بگيرد