جامع الشتات-ج4-ص111
به عين، بفروشند وبه مصرف موقوف عليه برسانند.
واولى اين است كه تا ممكن شود اقرب به نظر واقف را به عمل بياورند مثل اينكه باز درختى بخرند كه آنهم وقف باشد بر آن مصرف.
و هر گاه ممكن نباشد صرف كردن به موقوف عليه، بهمصرف ساير وجوه بر برسانند، مثل پل ورباط وغير آن، وبه هر حال اقرب به مقصود واقف را منظور داشته باشند.
وبه هر حال، منع از بيع در صورت عدم انتفاع، خوب نيست، بلكه داخل لغو وعبث است.
47: سؤال: بيان فرمايند كه هر گاه بعضى از ضلع مدرسه به اعتبار غزارت امطار منهدم، وبرخى ديگر آن مشرف بر انهدام باشد، به حيثيتى كه قابل سكنى نباشد.
وجمعى از اهل خبره وبنا ومعمار صلاح در اين دانند كه به وضعى غير وضع سابق ساخته شود.
مثل آنكه سردابى بود ودو حجره در فوق آن وبعضى غير قابل در بعضى از اطراف، (كذا) سرداب را موقوف نموده وسه حجرهء تحتانى وسه حجره فوقانى ساخته شود.
واين وضع را جمع كثيرى ترجيح بر وضع سابق مىدهند، به جهات عديده.
يگ جهت آنكه سابق بر آن آب جارى داخل سرداب مىشده و خالى از روح وصفا وبرودت هوا نبود وحال مدتى است كه آب جارى منقطع شده وسرداب (غير منتفع به) شده نفعى كه معتد به، باشد.
آيا متولى شرعى را جايز است كه به وضعى كه أهل خبره صلاح دانند بسازد يا نه؟ -؟.
ودر صورت عدم متولى، يا مشخص نبودن آن، آيا بعضى ديگر از مسلمين، يا طلبهء مدرسهء مذكوره را جايز است كه اخراجات از مال خود نموده اين اعمال به جا آورند؟.
جواب: در صورت خرابى ضلع مزبور، يا اشراف بعض آن به انهدام بر نهج مسطور، ظاهر اين است كه لازم نيست كه تجديد حجرات بر وضع سابق باشد.
خصوصا هر گاه وضع جديد اصلح باشد به حال مدرسه واهل آن.
بلى اشكالى كه هست در تغيير سرداب است وتبديل ان به حجره.
ولكن در صورت عدم حصول مقصود از آن – مثل عدم تمكن جريان آب در آن، يا عدم متبرعى كه تعمير را به همان وضع كند.
وبه سبب تعويق مدرسه در معرض خرابى وتعطيل مىماند – تبديل آن نيز جايز است به آنچه اصلح واوفق باشد به حال مدرسه واهل آن بناءا على هذاهر چند كه اذن خاص از حقير موقوف است بر اطلاع به حقيقت حال، وتعيين