جامع الشتات-ج4-ص96
خلاف كه حكايت كرديم و [ نيز ] شهرت فتوى، قطع نظر از اين صورت بوده كه قصدى داشته باشد بالخصوص.
وعلامه در مختلف تفصيل ديگر داده وآن اين است كه هر گاه وقف بر مصالح عامه شده مثل مسجد و كاروانسرا وامثال آن، جايز است كه خود در آنجا نماز كند يا ساكن شود.
بخلاف آن كه بر علما يا فقرا (مثلا) وقف كرده باشد.
واين قول ضعيف است.
28: سؤال: هر گاه واقف شرط كند كه هر كه را خواهد اخراج كند، يا هر كه را خواهد داخل كند.
جايز است يا نه؟ -؟.
جواب: ظاهرا خلافى در بطلان وقف، نيست در صورت اول.
واز مسالك وكفايه ظاهر مىشود كه اجماعى است.
واما در صورت ثانيه: پس ظاهر جواز است.
و عموم روايت عسگرى (ع) دلالت بر آن دارد.
29: سؤال: هر گاه بگويد ” وقف كردم بر اولاد ذكورم نسلا بعد نسل “.
آيا شامل اولاد ذكورى كه از اناث او بهم رسند، هست يا نه؟ -؟ بعضى مىگويند كه اين اضافه، بيانى است وبر آنها صادق است كه اولاد ذكورند.
جواب: اولاد حقيقت است در ولد صلبى.
و هر گاه عرف خاصى نباشد كه از آن فهميده شود ولد ولد، از مقتضاى حقيقت بيرون نمىتوان رفت.
وچون گفته است ” نسلا بعد نسل ” از آن جهت تعدى مىكنيم به اولاد اولاد.
ولكن مىگوئيم كه مراد اولاد ذكورى است كه از اولاد ذكور بهم رسد، به جهت آنكه متبادر از اولاد ذكور ” توصيف ” است نه ” اضافه “.
واگر اضافه هم باشد از باب اضافه موصوف به صفت، است.
واز نسلا بعد نسل چنين مىفهميم – بعد از لفظ ” وقف كردم بر اولاد ذكورم ” – اينكه بعد از آن بر نسل همين اولاد ذكور به همين وصف، يعنى آنها هم اولادى باشند از اين اولاد كه متصف به ذكوريت باشند.
وهكذا.
تا هرجا كه پايينمىآيد به طبقات.
وظاهرا اشكالى در اين نباشد.
حتى اينكه در زمان ما چنان شايع است كه اگر همان اولاد ذكور تنها بگويد وديگر ” نسلا بعد نسل ” راهم نگويد، همين معنى را مىفهمند كه گفتيم.
وبه هر حال جزما اولاد ذكورى كه از