پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج2-ص473

آنچه در تحرير مذكور است و نسبت داده است آن را به روايت اصحاب ما.

و تعليل كردهاست به اينكه اكل آنها متقارب است و متفاوت نيست.

ولكن ظاهر علتى‌ كه در روايت مذكور است درست نمى‌آيد در صورتى‌ كه يكى‌ از طفل‌ها سه سال داشته باشد و يكى‌ سيزده سال و چهارده ساله است، كه غالب اين است كه تفاوت بسيار است ميان آنها.

پس روايت را بايد حمل كرد به صورتى‌ كه تفاوت، قليل باشد.

و همچنين گاه است كه اطفال مختلف‌اند در ماكولات، بعضى‌ اطفال گوشت نمى‌خورند و بعضى‌ پنير نمى‌خورند و ديگرها مى‌خورند.

مسامحه در اينها كردن بسيار مشكل است، بلكه صورتى‌ ندارد.

و چون تضييع مال صغير است پس ولى‌ بايد حساب اينها را نگاه دارد.

و در امر نان چون غالب اين است كه يكجا مى‌گيرند و يكجا مى‌برند و در سر يك سفره مى‌خورند، حساب كم و زياد آن غالبا مستلزم حرج و عسر است.

و همچنين مثل برنج مطبوخ و هريسه و امثال آن.

وآن را هم در صورتى‌ مى‌توان مسامحه كرد كه تفاوت كم باشد.

چنانكه گفتيم.

210 – سوال: آيا جائز است كه ولى‌ مال صغير را مخلوط به مال خود كند در انفاق، واو را داخل عيال خود كند و به يكى‌ از آنها حساب كند؟ يا واجب است كه او را جدا كند و مال او را صرف او كند؟ جواب: بلى‌ جايز است مخلوط كردن با ملاحظهء مصلحت و عدم اضرار.

چنانكه آيات قرآنى‌ و اخبار 1 دلالت بر آن دارد.

مثل قوله حق تعالى‌ ” وان تخالطو هم فاخوانكم والله يعلم المفسد من المصلح “.

بلكه گاه است كه مستحب است چون اصلح است، مثل اينكه آرد او را با آرد خود خمير مى‌كند كه خرج على‌ حده در طبخ آن نباشد، هر چند نمك و هيزم را با او محسوب دارد، لكن فرق است ما بين اينكه جدا خمير كنند و جدا تنور بسوزاند از براى‌ طبخ.

و همچنين بلكه بهتر اين است كه در اين امور هم مسامحه كند و احتياطا خوراك

1: رجوع كنيد به روايات باب 72، از ابواب ” ما يكتسب به “، وسايل: ج 12