جامع الشتات-ج2-ص265
مدفونة، فلم يزل معه ولم يذكرها حتى قدم الكوفة.
كيف يصنع؟.
قال: فاسئل عنها اهل المنزل لعلهم يعرفونها.
قلت: فان لم يعرفوها.
قال يتصدق بها ” 1.
با حمل تصدق بر استحباب.
و همچنين صحيحه حميرى ” قال كتبت الى الرجل اسئله عن رجل اشترى جزورا او بقرة للاضاحى.
فلما ذبحها، وجدفى جوفها صرة فيها دراهم، او دنانير، او جوهرة، لمن يكون ذلك؟ فوقع: عرفها البايع، فان لم يعرفها، فالشيئى لك، رزقك الله اياه ” 2.
و ظاهر اطلاق دو حديث و فتاوى جماعة، عدم فرق است ما بين آنكه اثر اسلام بر آن باشد يا نباشد.
ولكن بعضى گفتهاند كه هر گاه مالك ادعاى ملكيت نكند و اثر اسلام بر آن ظاهر باشد در حكم لقطه است.
بلكه دعوى اجماع بر آن كرده [ اند ].
اجماعى بودن مشكل است.
پس اطلاق نص بر حال خود خواهد بود.
و ظاهر اطلاق نص شامل قليل و كثير هست، يعنى در صورت انكار مالك اول، كه مال واجد است.
مختص صورتى نيست كه اقل از درهم باشد بلكه شامل اكثر هم هست.
و بر فرضى كه قائل شويم به آنكه بايد فرق گذاشته شود.
ولكن مىتوان گفت كه آنچه از ادله رسيده كه ” كمتر از درهم راتعريف ضرور نيست ” در غير صورت مسئلهء ما است.
و بدان كه: هر چند صحيحهاى محمد بن مسلم در حكم ” ورق ” – كه نقرهء مسكوك يا اعم از مسكوك باشد – در خصوص ” دار ” است.
ولكن ظاهرا قائل به فرقى در مسئله نيست.
و حكم شامل مطلق مال و مطلق ارض است.
167 – سؤال: چه مىفرمايند در خصوص اينكه خانهاى هست كه مشاع است ما بين وراث حاضر و غائب ميت.
وراث حاضر مىتوانند عدول مؤمنين را آورده آن را مفروز نمايند؟.
و هر گاه مؤمنين حسبتا حصهء هر يك را مشخص كردند، بعد آن غايب و
1: همان مرجع: ح 3، 2: همان مرجع: باب 9، ح 1 (