پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج1-ص400

و اما آنكه مستحب نيست براى‌ او، كسى‌ است كه عاجز باشد از بيرون آمدن به سبب مرض يا فقر وعدم تمكن از بيرون آمدن، يا مانع ايشان مى‌شوند و با وجود وجوب هجرت، ترك آن از گناهان كبيره است ومستحق تعزير است از حاكم شرع.

483 – سؤال: در صورتى‌ كه جمعى‌ از مسلمين در سر ثغور بلاد مسلمين سكنى‌ داشته ودر وقت توجه كفار به قتال مسلمين، بر ايشان راه داده و خود نيز به همراهى‌ كفار به مقاتله مسلمين اقدام مى‌نمايند، چون مسلمين اراده دفع ومجاهده كفار نمايند، ايشان راه را بر مسلمين گرفته، مانع از عبور كردن مى‌شوند آيا بر ايشان، حكم محارب جارى‌ وحد محارب را مستحق مى‌باشند يا نه؟ و بر فرض استحقاق حد محارب، احدى‌ را در اين باب مأذون فرمايند.

جواب: جواب اين مسائل، پيش ظاهر شد.

484 – سؤال: در صورتى‌ كه پادشاه، حكم ومقرر فرمايد به نحوى‌ كه الحال، حكم پادشاهى‌ شرف صدور يافته است كه علما وفضلا تصديع نكشيده به امر مدافعه و مجاهده مشغول نگردند وخودشان را معاف دانند، در اين صورت اگر يكى‌ از علما خواهد كه محض تحصيل ثواب و تحريص مسلمين در زمره مجاهدين منسلك ومتلبس به لباس اهل سلاح شود جايز است يا نه؟ و در اين صورت آيا از زى‌ خود بيرون آمده و خلاف مروت است يا نه؟ و كسى‌ از علما كه خود بنفسه متوجه جهاد نگرديده، لكن در بلاد وامصار، مسلمين را تحريص وترغيب بر جهاد مى‌نمايد، ثواب جهاد مى‌يابد يا نه؟ جواب: بلى‌ جايز است.

وآنچه گفته‌اند كه فقيه هرگاه متلبس به لباس جندى‌ شود، منافات با مروت دارد در غير صورت قتال ودفاع مشروع است.

كدام عالم از جنابامير المؤمنين (ع) بالاتر است كه اسلحه بر خود مى‌آراست و اقدام به جهاد مى‌نمود؟ والدال على‌ الخير كفاعله انشاء الله.

485 – سؤال: هرگاه اين جهاد ودفاع محتاج به اذن مجتهد عصر باشد، هر كس را كه لايق وقابل دانند مرخص ومأذون نمايند ومتصدى‌ شرعى‌ نمايند كه مباشر عرف