پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج1-ص315

نخواهد بود.

ولكن هر دو را از آن حج، نصيب هست و اگر اتفاق افتد در نفس الامر، حج وصى‌ باطل بوده، حج متبرع مسقط از او خواهد بود.

مطلب دوم: اين كه آن پول را چه بايد كرد؟ وتحقيق آن اين است كه چون حجة الاسلام از صلب مال وضع مى‌شود، خواه وصيت كرده باشد وخواه نه، و اظهر اكتفاء، به ميقاتى‌، است.

پس هر گاه بيست تومان زايد بر اجرت حج ميقاتى‌ آن است و آن زايد بر اجرت حج ميقاتى‌ از ثلث مال بيشتر نيست يا هست و وارث اجازه كرده، پس ظاهر اين است كه در اين صورت، تمام بيست تومان در حكم مال ميت است وبايد آن را به مصارف وجوه خيرات رسانند از براى‌ متوفيه و وجه آن از آنچه در همين مجموعه در كتاب وقف و وصيت ذكر كرده‌ام ظاهر مى‌شود اگر خواهى‌ كه مطلع شوى‌، رجوع كن به آنجا.

و هرگاه بيست تومان بعد از وضع اجرت حج ميقاتى‌ هم زايد بر ثلث باشد و ورثه امضا نكنند داخل ميراث مى‌شود.

436 – سؤال: شخصى‌ تنخواهى‌ دارد كه به قدر استطاعت حج، مى‌شود وليكن خانه او بعضى‌ ضروريات نداشته باشد، مثل دست خارج يا اتاق خارج و بيت الخلا ومطبخو طويله و همچنين بعض بيوتات خانه خراب است، هرگاه اينها را بسازد، تنخواه او به قدر استطاعت نيست.

آيا مستطيع است يا نه؟ جواب: هرگاه ضرورت داعى‌ باشد بر داشتن اينها، ودر ترك ساختن اينها عسر و حرج لازم مى‌آيد، اينها را مقدم مى‌دارد و اگر بعد از اينها استطاعت باقى‌ ماند حج مى‌كند والا فلا.

و اين در وقتى‌ است كه قبل از اين، حج مستقر نشده باشد در ذمه او.

437 – سؤال: هرگاه شخصى‌ زحمت بر خود قرار بدهد و اندك نقص آبرو را هم بر خود مضايقه نكند، مى‌تواند به حج رود از تنخواه خود، و اگر به آبرو خواهد برود تنخواه وفا نمى‌كند كه ملازمى‌ همراه ببرد.

آيا مستطيع است يا نه؟ جواب: در احاديث مكرر شده كه حج واجب مى‌شود، هر چند كه بايد سوار الاغ گوش و دم بريده شود وفرقى‌ ما بين وضيع وشريف نيست واظهر اين است كه فرقى‌ هم ما بين زاد و راحله و غير اينها نيست.

بلى‌ ملاحظه بنيه وتوانايى‌ وطاقت معتبر است.