پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج1-ص220

قول به مراعات ظن غالب، هر چند اكتفاء به اقل محتمل، قوى‌ است از جهت اصل برائت، واحوط مراعات اكثر محتملات است و به هر حال، انشاء الله با عمل به ظن غالب، برائت حاصل مى‌شود.

تا اينجا كلام در اين بود كه فعل مسلم محمول بر صحت باشد و به ذمه گرفتن حصه برادرها بر وجه صحيح باشد كه از جمله آن، اين است كه قرض برداشتن با جهالت مقدار باشد، پس اگر قايل شويم كه در اين صورت، تصرف جايز نيست و مال برادرها بر ملكيت آنها باقى‌ است، پس ربح تابع اصل مال است وخمس ربح آن دو حصه بر او واجب نيست و اشكال در وجوب بر مالك آن دو حصه است وظاهر عدم وجوب است، چون داخل ربح كسب خود مالك نيست، بلكه ربحى‌ است كه بر ملك آنها شده و در ربح به قدر حصه خودش در صورت جهالت، حكم همان است كه پيش گذشت.

و اگر قايل شويم كه تصرف جايز است هر چند معامله فاسد باشد به جهت محضاباحه عام كه در ضمن معامله فاسد شده، پس هر چند كه معامله لزوم ندارد و مادامى‌ كه ربح باقى‌ است مالك مى‌تواند رجوع كند، ولكن در صورت تلف رجوع نتواند كرد و خمس آن هم متوجه مقترض مى‌باشد، چون صادق است كه منافع كسب او است، واما انفاقى‌ كه به برادرها كرده، هرگاه تبرعا بوده، ظاهر اين است كه در مؤنه سال او محسوب مى‌شود و خمس بعد از مؤنه است و هرگاه در عوض نفع آن قرض بوده، پس آن حرام است واز جمله مؤنه حساب نمى‌شود.

و اما سؤال از اينكه بعد چند سال حصه برادرها كه ذر ذمه او بود، رد كرده اثلاثا بناى‌ شركت گذاشته‌اند، پس اين نيز نمى‌سازد با جهالت سرمايه كه مستلزم جهالت حصه برادرهاست از اصل و ربح، بلى‌ اين مى‌تواند شد كه از باب مصالحه و تراضى‌ باشد و بعد از آن كه چنين شد در معاملات بعد شراكت هم هرگاه جهالتى‌ در مقدار خمسى‌ باشد كه به هر يك متعلق شده باشد حكم آن، همان است كه پيش مذكور شد از اقوال