جامع الشتات-ج1-ص16
جواب: تا علم به ملاقات ساير كشكها به رطوبت، به هم نرسد همه پاك است وآن كشكهاى نيم خورده را هم تطهير مىتوان كرد و احتياجى هم به خاك ماليدن نيست.
23 – سؤال: كسى به حمام برود و مزد حمامى را ندهد و زنان اين ولايت را تعارف است كه نان به مزد حمامى مىدهند.
هر گاه پنهان بروند و نان ندهند، آيا منشأ بطلان غسل و نماز است يا آن كه غسل و نماز صحيح و مشغول الذمه آن تنخواه است؟ جواب: هر گاه قصد او، اين است كه مزد ندهد و غسل كند ظاهرا داخل طهارت به آب مغصوب است وصحيح نيست.
24 – سؤال: غاسل هر گاه فوطه يا ساتر عورتى به غير فوطه نداشته باشد در حين غسل كردن و ناظر محرمى باشد غسل او باطل است، به چه علت است؟ جواب: هر چند ستر عورت واجب است وترك آن حرام، ولكن غسل صحيح است.
ما نگفتيم غسل باطل است تا علت آن را بگوييم.
25 – سؤال: مسح پا را مىتوان از سر هر انگشت گرفت ومسح نمود، يا آن كه از سر انگشت بزرگ بايد گرفت؟ جواب: هر يك باشد خوب است واحوط استيعاب تمام پشت پاست.
26 – سؤال: صاحب نفاس هر گاه يقين داند كه مدتش از ده مىگذرد او را استظهار بايد يا مدت عادت حيض را نفاس قرار مىدهد و زياده از عادت را استحاضه قرار مىدهد و مستحاضه هر گاه متنفله نباشد ودر سحر غسل كند وبعد از صبح خون بيند يا بعد از غسل سحرى چه حكم دارد؟ جواب: نمىدانم اين علم ويقين از كجا براى او به هم مىرسد؟ مگر معصومى خبر به او بدهد! در آن صورت استظهار نمىباشد وهمان ايام عادت حيض خود را اكثر نفاس قرار مىدهد وباقى را عمل استحاضه مىكند و هر گاه يقين ندارد چنانكه غالب اين است.
در اين صورت ايام عادت را نفاس مىشمرد وبعد از آن استظهار مىكند تا ده روز، اگر در روز دهم منقطع شد تمام نفاس است والا همان ايام عادت نفاس است وباقى استحاضه است،