پایگاه تخصصی فقه هنر

معنای هنر شیعی-ج1-ص152

بازيگران حاكم است، ناشى مى‌شوند. علاوه بر اين، وجوه بازنمايى به نمايش تعزيه امكان مى‌دهند تا به تأثيرى منحصر به‌فرد بر تماشاگر دست يابد؛ تأثيرى كه نه تنها از نظر عاطفى ارضاكننده است، بلكه باعث تقويت دينى، عقيدتى و جهانى تشيع نيز مى‌گردد .[1]

از نظر رولان بارت، تعزيه چون قالىِ اسرارآميزى است كه هر واقعه در آن گلستانى است از نشانه .[2] بسيارى پيام‌هاى نمايش با قراردادهايى كه

خاصِّ تعزيه است و تماشاگر نيز با آن‌ها آشناست، القا مى‌شود. مثلا: وقتى مؤلّف‌خوان يك يا چندبار صحنه را دور مى‌زند، به معناى طىِّ مسافتى طولانى است، چند ساقه گياه به منزله وجود نخلستان است؛ يك تشت آب در صحنه نشان دهنده فرات است؛ پرواز دادن كبوتر نشان از پركشيدن روح شهيد به ملكوت اعلاست؛ بازگشتن اسب بى‌سوار با تيرهايى كه بر پيكرش خورده، نشان از مرگ سواركار است، بيرق سبز نشانه جايگاه اولياست؛ و تختِ پوشانده شده با پارچه سرخ معرِّف جايگاه اشقيا است .[3]

تقابل رنگ سبز و سرخ، به منظور بازآفرينى نمادين خير ( حسينيان ) و شر ( يزيديان ) به كار مى‌رود، برسرافشاندن كاه نشانه حزن و اندوه كفن سفيد نشانه نزديك بودن شهادت اوليا است.

نمايش تعزيه اگر امكان رشد و پخته‌شدن را مى‌يافت، مى‌توانست به

  1. 1. . ويليام. آ. بيمن، تعزيه: آيين و نمايش در ايران، ابعاد فرهنگى قراردادهاى نمايش در تعزيهايران، ص 51.
  2. 2. . آندره زيج ويرث، جنبه‌هاى نشانه شناختى در تعزيه، ص 56 ـ 61.
  3. 3. . نامه ايران، تعزيه، نمايش مذهبى ايران، ج 3، ص510.