پایگاه تخصصی فقه هنر

معنای هنر شیعی-ج1-ص135

منظور اشعارى با آهنگ مخصوص خوانده مى‌شد و از آلات موسيقى از جمله: نى و سرنا و شيپور و طبل استفاده مى‌شد .[1]

ارتباط نوحه با موسيقى از روضه بيشتر است، زيرا اشعارى كه براى سينه‌زنى سروده مى‌شد، داراى ريتم و وزن مخصوص بود كه با آهنگ بعضى گوشه‌هاى آوازهاى ايرانى اجرا مى‌گرديد و غالبآ حالت تصنيف به خود مى‌گرفت.

چيرگى دانش‌هاى قشرى شرعى نمى‌توانست فرصت مناسبى براى رشد موسيقى باشد. در اين دوره نوشتن كتاب‌ها و رساله‌ها و فتاوى عالمان شرعى درباره حُرمتِ غِنا و شنيدن لحن‌هاى موسيقى رواج داشت. صدرالدّين محمد، معروف به صدرِ ثانى پسر غياث‌الدّين منصور دشتكى شيرازى كتاب الذّكرى را در سال 991 ق، در ردّ موسيقى نوشت. وى در آن به آيات قرآن در حرمت موسيقى استناد جسته و احاديث بسيارى را از پيامبر و پيشوايان شيعه در اين باره نقل كرده است. بعد از وى نيز چند تن ديگر از علماى شيعه رساله‌هايى در اين باره نوشتند .[2] ميرزا محمد باقر

موسوى خوانسارى نوشته است: « حَرَمَ الاِمامية و الشِّيعةُ الغنا و آلاتها مُطلقآ ».[3]

در كنار فتاواى فقها، بعضى پادشاهان صفوى خود نيز مانع رشد اين هنر در ميان مردم شيعه شدند. اسكندر بيك تركمان ( منشى ) مؤلّف تاريخ

  1. 1. . همان، ص 241.
  2. 2. . ذبيح‌اللّه صفا، تاريخ ادبيات در ايران، ج 5، بخش 1، ص 353 ـ 354.
  3. 3. . مدرس يزدى، روضات الجنات، ج7، ص 178.