معنای هنر شیعی-ج1-ص132
فرهنگى ـ ( قومى ) محلى ايران قُدرتِ بَرينِ سرايش خويش را از يارى امام على علیه السلام كسب مىنمايند. پهلوانان حماسى ايران نيز چون رُستم، قدرت رزمآزمايى خويش را از توجه او به كف آوردهاند. در افسانههاى مردم از سوى ديگر رخسارههاى اهورايى و يا زيباى طبيعت به وجودِ پُرخير امام على علیه السلام بنياد مىرسانند. آنچنان كه ساكنان گيلان و مازندران بركت سرزمين خود از تكاندن سفرهنامه مرتضى على بر خاك خويش مىدانند .[1]
آنچه از متن روايات و داستانهاى ايرانى پيداست، جدال ميان دو قواى خير و شر است و بيان مىكند كه على علیه السلام انسان آرمانى و حماسهاى است كه در قالب پهلوانى در صحنه وسيع نبرد نيكى و بدى نمودار مىشود و هنرمند او را با بيانى زيبا به تصوير مىكشد. در اين داستانها نمادهاى تصويرى خير و شر عبارتند از: حضرت على علیه السلام، دُلدل، ذوالفقار، ديو و اژدها. براى وصف پليدى، تاريكى و نيروهاى قواى نفسْ از ديوان و اژدهايان كه موجوداتى دوزخى هستند و حاصل انديشه سَمبُيلك انساناند، استفاده شده است .[2]
ب) موسيقى
موسيقى غربى از وجهى تعقلى و حسّى برخوردار است، اما موسيقى ايرانى از قوّه كشف و شهود و اشراق بهره مىبرد. به همين دليل موسيقى