پایگاه تخصصی فقه هنر

معنای هنر شیعی-ج1-ص79

مشبّك استفاده مى‌شد كه همه در سقّاخانه‌هاى كوچك و گوناگون در كوچه‌ها و محله‌هاى قديم شهر به‌كار گرفته مى‌شد .[1]

نقاشان سقّاخانه با مراجعه به هنر عاميانه و مذهبى، نشان دادند به سرچشمه‌هاى قابل انعطاف و بسيار غنى دست يافته‌اند؛ منبعى كه از نظر مصالح، فرم و رنگ محدوديتى نداشت. حركت گروه سقّاخانه با يكى از آثار حسينِ زنده‌رودى آغاز شد. اين اثر طرح ساده جسد بى‌سرودست شهيدى از شهيدان كربلا بود كه روى آن را با اعداد و كلمات با قلم‌ريز، طلسم وار پر كرده بود .[2]

عمده نقاشى عصر پهلوى غيرمتعهد است و از واقعيت‌هاى

معنوى و تحولات اجتماعى دور مانده است. همان نوع انتزاع كه به نگارگران قديم امكان مى‌داد تا طبيعت‌گرايى را ناديده بگيرند و دنيايى شاد از رنگ‌هاى ناب و پيكره‌هاى سنّتى را در برابر ديدگان ما عرضه بدارند، هنرمندى چون ابوالقاسم سعيدى را قادر مى‌سازد كه در ميانه جهان آشوب‌زده ما نغمه‌اى رنگارنگ و دل‌نشين از شاخ و برگ و گل‌هاى گوناگون سر دهد .[3]

تفسير نقاشى‌هاى بازنمودى يا نيمه‌انتزاعى سهراب سپهرى ( 1307ـ1359 ش ) را جابه‌جا در شعر با صفاى او مى‌يابيم. او در نقاشى‌ها و شعرهايش به چيزهاى ساده، آرام و زيبا دل‌بستگى دارد. او هنرمند صلح

  1. 1. . مرتضى گودرزى، تاريخ نقاشى ايران، ص 152.
  2. 2. . همان، ص 155.
  3. 3. . احسان يارشاطر، اوج‌هاى درخشان هنر ايران/ نقاشى معاصر ايران، ص 374.