معنای هنر شیعی-ج1-ص74
ملّامحمد كاظم، حاجى ملّاجواد مجلسى، آقا سيّدحسين كليددار كربلا، آقا عبداللّه، شيخ علىاصغر، شيخ مرتضى، سيّدمحمد على كزّازى، شاهزاده ميرزا صارمالدّوله و … اشاره كرد. در كنار اينها بايد از شخصيتهاى اسطورهاى و تاريخى ايران نيز نام برد كه به تصوير كشيده شدهاند .[1]
گفتنى است كه هنرمندان در كارهاى خود بهويژه در نقاشى از عالمان و دانشمندان و همچنين پژوهشهاى بهعملآمده در علوم تاريخى و مذهبى، نقش سكهها، نسخههاى خطى و ديگر مدارك تاريخى به منظور صحتِ كار، كمك گرفتهاند .[2]
تأثير عمومىترى كه تعزيه در نقاشى مذهبى داشت، از استفاده نقاب معلوم مىگردد. طىِّ نيمه دوم سده پانزدهم تا دوره قاجار، نقاب مشخصه خاصِّ اشخاص مقدس بود و براى پوشاندن چهرههاى زنان به كار نمىرفت. ولى به محض اينكه به صورت جزءِ قانونى لباس زنان، به نشانه عفت و حجاب آنان و نيز به عنوان تمهيدى تئاترى براى تغيير هيئت مردانى كه نقشهاى زنان را بازى مىكردند، در آمد، در نقوش كربلا نيز صفت مشخصه متعارف زنان خاندان على علیه السلام شد. باآنكه در گذشته بههيچوجه نقاب به عنوان نماد تقدس بهكار نمىرفت، در نقاشى مذهبى عهد قاجار تا حدودى دلبخواه به پاكان و معصومان نسبت داده مىشود. بدينسان، چهره امامان شيعه، هم با نقاب و هم بدون نقاب ظاهر مىشود. نقطه مقابل نقاب، نور است كه هر چند از تمهيدات نمايشهاى تعزيه