معنای هنر شیعی-ج1-ص59
علىبن ابىطالب علیه السلام تذهيب و تزيين را اينگونه تفسير مىكند: از
انديشه بزرگان محفل راز چنين مُستفاد مىشود كه گلستان نقش
و نگاره گلزار كامل تزيين است و آرايش و تذهيب قرآن، كه تسبيح
كلام و وحى الهى است با قلم پيوند دارد و بايد كه اين حرفه شريف، به طرح و نقش مزيّن گردد. نخستين آرايش كلمه وحى الهى به مولاى متقيان و قائد پرهيزكاران، شيرخدا، شاه ولايت، علىبن ابىطالب علیه السلام نسبت داده شده و ديگران در اين حرفه شريف به حضرتش تأسّى جُستهاند.
برگى چند كه اصطلاحآ به آن اسلامى اطلاق مىشود، به حضرتش منسوب
است .[1]
و) نگارگرى
تلقى شيعه از هنرهاى تجسمى به ويژه نگارگرى چونان تلقى اهل سنّت نبود. آنها از نگارگرى به منظور تهييج احساسات دينى و ملموسكردن وقايع تاريخى استفاده كردهاند. اين تجربه از دولتهاى ايلخانى آغاز شده و تا عصر حاضر ادامه يافته است، ولى در مذاهب مختلف تسنّن، صورت سازى ( به معناى نقاشى ) و مجسمهسازى يا پيكرتراشى بنا بر احاديث نبوى مطلقآ ممنوع است. علماى تسنن خود را مجاز نمىدانند فراتر از نظريات چهار عالِم بزرگ خود، كه مذاهب به آنان نسبت داده شده است، فتوا دهند و اظهار نظر كنند.