پایگاه تخصصی فقه هنر

معنای هنر شیعی-ج1-ص10

 خدادر قرآن صورتگرخوانده شده است .[1] او انسان را در هر صورت كه

بخواهد تركيب مى‌كند .[2] صورت‌هاى زيبايى كه از حجاب غيب در عالَم

شهادت انعكاس مى‌يابد، حكم غيب را دارد و از حوزه حواس ظاهرى پنهان است و انسان كه خود در غايت حُسن آفريده شده است [3]، مى‌تواند به

اين صورت‌ها دست يابد.

اما معنا از منظر اهل لغت چيزى است كه لفظ بر آن دلالت مى‌كند. ابى‌هلال عسكرى مى‌نويسد: « معنا همان قصدى است كه انسان از گفتار خود مى‌كند .»[4] ولى از ديدگاه فلسفى چيزى است كه روان آن را ادراك

مى‌كند. وجود هر چه كامل‌تر باشد، معانى بيشترى را در خود نهفته دارد. انسان، در مرحله نطفه فقط معناى جسم را دارد، ولى وقتى قوام يافت و در درجات استكمالى خود صعود كرد، و مشتمل بر قواى نباتى و سپس قواى حيوانى و انسانى شد، معانى بيشترى را از آنِ خود خواهد داشت. از نظر مدرّس زنوزى، موجودات در مراتب نزولى معانى كمترى دارند .[5]

معنا از منظر عرفانى همان خداست. حقيقت احديّت درياى معانى است كه در صورت‌هاى گوناگون خود را آشكار مى‌كند و خود پوشيده مى‌ماند و تأمّلات انسان‌ها بيشتر به صورت‌ها محدود مى‌شود. عبدالرّزّاق

  1. 1. . (هُوَ آللّهُ آلخالِقُ آلبارِئُ المُصَوِّرُ): حشر، آيه 24.
  2. 2. . (فِى أَىِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَک َ)، انفطار، آيه 8.
  3. 3. . مؤمن، آيه 64؛ تغابن، آيه 3 و مؤمنون، آيه 14.
  4. 4. . ابى هلال عسكرى، الفروق اللغويه، ص 22.
  5. 5. . طبيعات الشفاء، النفس السادس، ج 5، ص 3.