امام علی و علم و هنر-ج1-ص162
سپس خداي سبحان طبقات فضا را شکافت، و اطراف آن را باز کرد، و هواي به آسمان و زمين راه يافته را آفريد، و در آن آبي روان ساخت، آبي که امواج متلاطم آن شکننده بود، که يکي بر ديگري مي نشست، آب را بر بادي طوفاني و شکننده نهاد، و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد، و به نگهداري آب مسلّط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبي تعيين فرمود. فضا در زير تند باد و آب بر بالاي آن در حرکت بود، سپس خداي سبحان طوفاني برانگيخت که آب را متلاطم ساخت، و امواج آب را پي در پي درهم کوبيد، طوفان بشدّت وزيد، و از نقطه اي دور دوباره آغاز شد، سپس به طوفان امر کرد، تا امواج درياها را به هر سو روان کند و بر هم کوبد، و با همان شدّت که در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد، از اوّل آن برمي داشت و به آخرش مي ريخت، و آب هاي ساکن را به امواج سرکش برگرداند. تا آنجا که آبها روي هم قرار گرفتند، و چون قلّه هاي بلند کوه ها بالا آمدند، امواج تُند کَف هاي برآمده از آب ها را در هواي باز، و فضاي گسترده بالا برد، که از آن هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را چون موُج مهار شده، و آسمان هاي بالا را مانند سَقفي استوار و بلند قرار داد، بي آن که نيازمند به ستوني باشد، يا ميخ هايي که آنها را استوار کند، آنگاه فضاي آسمان پايين را به وسيله نور ستارگانِ درخشنده، زينت بخشيد،ودر آن چراغي روشنايي بخش، و ماهي درخشان، به حرکت در آورد، که همواره در مدار فلکي گردنده و بر قرار، و سقفي متحرّک، و صفحه اي بي قرار، بگردش خود ادامه دهند.
ثُمَّ فَتَقَ مَا بَيْنَ السَّمَاوَاتِ الْعُلَا، فَمَلَأَهُنَّ أَطْوَاراً مِنْ مَلائِکَتِهِ، مِنْهُمْ سُجُودٌ لَا يَرْکَعُونَ، وَرُکُوعٌ لَا يَنْتَصِبُونَ، وَصَافُّونَ لَا يَتَزايَلُونَ، وَمُسَبِّحُونَ لَا يَسْأَمُونَ، لَا يَغْشَاهُمْ نَوْمُ الْعُيُونِ، وَلَا سَهْوُ الْعُقُولِ، وَلَا فَتْرَةُ الأَبْدَانِ، وَلَا غَفْلَةُ النِّسْيَانِ.
وَمِنْهُمْ أُمَنَاءُ عَلَي وَحْيِهِ، وَأَلْسِنَةٌ إلَي رُسُلِهِ، وَمُخْتَلِفُونَ بِقَضَائِهِ وَأَمْرِهِ. وَمِنْهُمُ الْحَفَظَةُ لِعِبَادِهِ، وَالسَّدَنَةُ لِأَبْوابِ جِنَانِهِ.
وَمِنْهُمُ الثَّابِتَةُ فِي الْأَرَضِينَ السُّفْلَي أَقْدَامُهُمْ، وَالْمَارِقَةُ مِنَ السَّمَاءِ الْعُلْيَا أَعْنَاقُهُمْ، وَالْخَارِجَةُ مِنَ الْأَقْطَارِ أَرْکانُهُمْ، وَالْمُنَاسِبَةُ لِقَوَائِمِ الْعَرْشِ أَکْتَافُهُمْ. نَاکِسَةٌ دُونَهُ أَبْصَارُهُمْ، مُتَلَفِّعُونَ تَحْتَهُ بِأَجْنِحَتِهِمْ، مَضْرُوبَةٌ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَنْ دُونَهُمْ حُجُبُ الْعِزَّةِ، وَأَسْتَارُ الْقُدْرَةِ.
لَا يَتَوَهَّمُونَ رَبَّهُمْ بِالتَّصْوِيرِ، وَلَا يُجْرُونَ عَلَيْهِ صِفَاتِ الْمَصْنُوعِينَ، وَلَا يَحُدُّونَهُ بِالْأَمَاکِنِ، وَلَا يُشِيرُونَ إِلَيْهِ بِالنَّظَائِرِ.
ترجمه: شگفتي خلقت فرشتگان
سپس آسمان هاي بالا را ازهم گُشود، و از فرشتگان گوناگون پُر نمود، گروهي از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند، و گروهي در رکوعند و ياراي ايستادن ندارند، و گروهي در صف هايي ايستاده اند که پراکنده نمي شوند، و گروهي همواره تسبيح گويند و خسته نمي شوند، و هيچگاه خواب به چشمشان راه نمي يابد، و عقل هاي آنان دچار اشتباه نمي گردد، بدن هاي آنان دچار سُستي نشده، و آنان دچار بي خبري برخاسته از فراموشي نمي شوند.
برخي از فرشتگان، امينان وحي الهي، و زبان گوياي وحي براي پيامبران مي باشند، که پيوسته براي رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعي از فرشتگان حافظان بندگان، و جمعي ديگر دَربانان بهشتِ خداوندند، بعضي از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته، و گردن هاشان از آسمان فراتر، و ارکان وجودشان ازاطراف جهان گذشته، و عرش الهي بر دوشهايشان استوار است، برابر عَرش خدا ديدگان بزير افکنده، و در زير آن، بالها را به خود پيچيده اند، ميان اين دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پايين تري قرار دارند، حجاب عِزّت، و پرده هاي قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وَهم و خيال، در شکل و صورتي نمي پندارند، و صفات پديده ها را بر او روا نمي دارند، هرگز خدا را در جايي محدود نمي سازند، و نه با همانند آوردن به او اشاره مي کنند.