امام علی و علم و هنر-ج1-ص160
و زمين را آفريد که دريايي سبزرنگ و روان آن را بر دوش مي کشد، زمين در برابر فرمان خدا فروتن، و در برابر شکوه پروردگاري تسليم است، و آب روان از ترس او ايستاد، و سپس صخره ها، تپه ها، و کوههاي بزرگ را آفريد، آنها را در جايگاه خود ثابت نگاه داشت، و در قرارگاهشان استقرار بخشيد، پس کوهها در هوا و ريشه هاي آن در آب رسوخ کرد، کوهها از جاهاي پست و هموار سر بيرون کشيده و کم کم ارتفاع يافتند، و ريشه آن در دل زمين ريشه دوانيد، قلّه ها سر به سوي آسمان برافراشت، و نوک آنها را طولاني ساخت، تا تکيه گاه زمين، و ميخهاي نگهدارنده آن باشد، سپس زمين با حرکات شديدي که داشت آرام گرفت، تا ساکنان خود را نلرزاند، و آن چه بر پشت زمين است سقوط نکند، يا از جاي خويش منتقل نگردد. پس پاک و منزّه است خدايي که زمين را در ميان آنهمه از امواج ناآرام، نگهداشت، و پس از رطوبت آن را خشک ساخت، و آن را جايگاه زندگي مخلوقات خود گردانيد، و چون بستري برايشان بگستراند، بر روي دريايي عظيم و ايستاده اي که روان نيست و تنها بادهاي تند آن را بر هم مي زند، و ابرهاي پرباران آن را مي جنباند،
“و توجّه به اين شگفتي ها درس عبرتي است براي کسي که بترسد” [400] .
ترجمه: خطبه 1
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ، وَلَا يُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ، وَلَا يُؤَدِّي حَقَّهُ الُْمجْتَهِدُونَ، اَلَّذِي لَا يُدْرِکُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ، وَلَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ.
اَلَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ، وَلَا نَعْتٌ مَوْجُودٌ، وَلَا وَقْتٌ مَعْدُودٌ، وَلَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ. فَطَرَ الْخَلائِقَ بِقُدْرَتِهِ، وَنَشَرَ الرِّيَاحَ بِرَحْمَتِهِ، وَوَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ.
ترجمه: عجز انسان از شناخت ذات خدا
سپاس خداوندي را که سخنوران از ستودن او عاجزند، و حسابگران از شمارش نعمت هاي او ناتوان، و تلاشگران از اداي حق او درمانده اند، خدايي که افکار ژرف انديش، ذات او را درک نمي کنند و دست غوّاصان درياي علوم به او نخواهد رسيد.پروردگاري که براي صفات او حدّومرزي وجود ندارد، و تعريف کاملي نمي توان يافت و براي خدا وقتي معيّن، و سرآمدي مشخّص نمي توان تعيين کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفريد،وبا رحمت خود بادها را به حرکت در آورد و به وسيله کوه هااضطراب ولرزش زمين را به آرامش تبديل کرد.
أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ، وَکَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِيقُ بِهِ، وَکَمَالُ التَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ، وَکَمَالُ تَوْحِيدِهِ الْأِخْلاَصُ لَهُ، وَکَمَالُ الْإِخْلاَصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ، لِشَهَادَةِ کُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ الْمَوْصُوفِ، وَشَهَادَةِ کُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ: فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ، وَمَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ، وَمَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ، وَمَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ. وَمَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ، وَمَنْ أَشَارَ إلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ، وَمَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ. وَمَنْ قَالَ “فِيمَ؟” فَقَدْ ضَمَّنَهُ، وَمَنْ قَالَ “عَلَامَ؟” فَقَدْ أَخْلَي مِنْهُ.
کائِنٌ لَا عَنْ حَدَثٍ، مَوْجُودٌ لَا عَنْ عَدَمٍ.
مَعَ کُلِّ شَيْ ءٍ لَا بِمُقَارَنَةٍ، وَغَيْرُ کُلِّ شَيْ ءٍ لَا بِمُزَايَلَةٍ، فَاعِلٌ لَا بِمَعْنَي الْحَرَکَاتِ وَالْآلَةِ، بَصِيرٌ إذْ لَا مَنْظُورَ إلَيْهِ مِنْ خَلْقِهِ، مُتَوَحِّدٌ إذْ لَا سَکَنَ يَسْتَأْنِسُ بهِ وَلَا يَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ.
ترجمه: دين و شناخت خدا