پایگاه تخصصی فقه هنر

امام علی و علم و هنر-ج1-ص148

به خدا سوگند از دنياي شما طلا نياندوخته و از غنيمت هاي آن ثروتي نياندوخته ام و نه براي تعويض لباس کهنه ام لباس ديگري تهيّه کرده ام و نه يک وجب از زمين دنياي شما را تصرّف نموده ام و نه بيش از غذاي موجود زنده اي که در اثر فشار و سختي از خور و خواب افتاده باشد براي خود غذا گرفته ام، براستي اين دنيا در نظر من پست تر و بي ارزشتر از دانه تلخ است. آري از تمام آنچه آسمان کبود بر آن سايه افکنده فقط فدک در دست ما بود، که عدّه اي به آن طمع ورزيده و عدّه اي ديگر با مسامحه و ناچاري از آن چشم پوشيدند، خداوند خودش بهترين داور است.

فدک و غير فدک به چه کار مي آيد در حاليکه جايگاه هر کسي فردا، قبر است که در تاريکي آن اثرهايش بريده و خبرهايش پنهان مي گردد، گودالي است که اگر گورکن آن را وسيع تر حفر کند، باز سنگ و کلوخ آنرا تحت فشار خود قرار مي دهد و خاک هاي متراکم سوراخهاي آنرا مسدود مي کند.

من نفس خود را با پرهيزکاري تربيت نموده ام تا روز قيامت که ترس آن بزرگ است، از عذاب الهي در امان باشد و در پرتگاهها، استوار بماند. اگر ميخواستم، مي توانستم به شهد عسل و به مغز گندم و به لباس ابريشم دست يابم، امّا دور است که هواي نفس من بر من چيره شود و حرص و آز مرا به انتخاب خوراکي هاي رنگارنگ سوق دهد، در صورتي که شايد در حجاز و يمامه کسي پيدا شود که نه دسترسي به نان داشته باشد و نه سير شدن خودش را بياد آورد. آري محال است که با شکم سير بخوابم و در اطراف من شکمهاي گرسنه و جگرهاي گرم باشد و يا مثل گوينده آن شعر باشم. اين ننگ برايت بس است که با شکم سير بخوابي و در اطراف تو جگر سوخته هائي باشند که قدح پوستي را آرزو کنند.

آيا به همين قناعت کنم که بگويند: اين اميرالمؤمنين عليه السلام است.

امّا در سختي ها با مردم همدردي نکنم و يا در تنگناي زندگي در پيش ايشان نباشم، خدا مرا خلق نکرده مانند حيوان پرواري که تمام همّش خوراکش باشد و يا من مانند حيوان آزاد و خودسر در سبزه زار نيستم که شغل او خوردن علفهاي مقابل ديد او باشد تا شکم خود را پُر کند و غفلت دارد از آنچه در انتظار اوست.

قونسول روس با شنيدن کلمات گهربار و سخنان معجزه آساي اميرالمؤمنين عليه السلام فوراً بشرف اسلام مشرّف گرديد!!

سيد رضي

سيّد رضيّ تدوين کننده نهج البلاغه در رابطه با ارزش ها و عظمت سخنان حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مي گويد: