امام علی و علم و هنر-ج1-ص142
“هرگاه شرک و باطل از ناحيه خدا حتمي باشد کيفر دادن به مشرک و اهل باطل ستم خواهد بود”.
“واصل بن عطا” نوشت:
ارزنده ترين سخن که در اين خصوص به من رسيده است گفتار اميرالمؤمنين علي عليه السلام است که فرمود:
اَيَدُلِّکَ عَلَي الطَريقِ وَ يَأخُذُ عَلَيْکَ الْمَضيقَ
“آيا ممکن است که خداوند تو را راهنمائي کند و سپس راه را به روي تو ببندد؟”
و عامر شعبي در پاسخ چنين نوشت:
عالي ترين بياني که در قضا و قدر گفته شده سخن حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام است که فرمود:
کُلَّما اَسْتَغْفِرْتَ اللَّهَ مِنْهُ فَهُوَ مِنْکَ وَ کُلَّما حَمِدْتَ اللَّهَ عَلَيْهِ فَهُوَ مِنْهُ
“هر کاري که براي آن از خدا طلب آمرزش کني از تو مي باشد و هر عملي که براي آن خدا را ستايش نمائي از اوست که توفيق آن عمل را به تو عنايت کرده”.
پس از آنکه اين نوشته ها به عنوان پاسخ به دست حجّاج رسيد و از مضمون آنها آگاهي يافت گفت:
اين پاسخ ها را از چشمه صاف و زلالي که علم و دانش از آن مي جوشيد دريافت کرده اند. [367] .
جبران خليل جبران، مرد هنر و ذوق عربي، صاحب افکار نو و بديعي است.
پيرامون حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مي گويد:
امام علي عليه السلام موجودي است که بالاترين کمال ممکن را در يافته و به مُنتهاي فضيلت وجودي رسيده، با روح کليّه (يا انسان کامل) يکي شده و از آن جدائي ندارد.
امام علي عليه السلام نخستين کسي از مردم عرب است که آواز اين روح را به گوش جهانيان رسانيد، چون دلش از اين منبع سيراب گشته و زبانش اين سرودهاي آسماني را پي در پي فرو مي خواند.
او با چند تن ديگر بر جائي بلند که مشرف بر جهان است، ايستاده و مي بينند و خبر مي دهند، گفتارشان وحي و سخنانشان خبري سماوي است.
بلاغت امام علي عليه السلام روشنائي است که همه راه ها را روشن ساخته، امّا عرب در آن متحيّر ماند و به واقعيّت آن پي نبرد، جماعتي تاريکي ايّام جهالت را بر آن ترجيح دادند و در پيچاپيچ آن راهها سرگردان ماندند و پي سود جويان و مردم فروشان را گرفتند.
دو طايفه شيفته علي بن ابيطالب عليه السلام هستند؛
يکي خردمندان پاکدل، و ديگري نيکو سرشتان با ذوق.