امام علی و علم و هنر-ج1-ص139
علي عليه السلام اين امر را به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نوشت.
هنگامي که پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم نامه را خواند، سجده کرد، آنگاه نشست و فرمود:
السَّلامُ عَلَي هَمْدانَ، السَّلامُ عَلَي هَمْدانَ
“سلام باد بر همدان، سلام باد بر همدان”.
اهل يمن از اسلام تبعيّت کردند و رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
يا عَلَيّ اَلا اُعْلِمُکَ کَلِماتٍ،اِذا قُلْتَهُنَّ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ مَعَ اَنَّکَ مَغْفُورٌ لَکَ؟
“اي علي، آيا تُرا آگاه کُنَم از کلماتي که هرگاه آنها رابگويي خداوند ترا بيامرزد، با اينکه تو آمرزيده شده هستي؟”
گفتم: بلي.
پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: بگو؛
لا اِلهَ الاَّ اللَّهُ الْحَليمُ الْعَليمُ، لا اِلهَ اِلاَّاللَّه الْعَلِيُّ الْعَظيمُ، لا الهَ اِلاّ اللَّهُ رَبِّ السَّماواتِ و رَبِّ الْعَرشِ الکَريم
يکي از روش هاي اصلاح و بازسازي جامعه، و تغيير دل ها، وعظ و ارشاد و تبليغات حساب شده است،
سخنراني تأثير بسزائي در دل ها دارد، و اگر در شرائط مناسب و لحظه هائي صورت پذيرد که دل ها آمادگي لازم را داشته باشند، به صورت اعجاز گونه اي أثر مي گذارد.
يکي از شيوه هاي ارزشمند و حساب شده حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در وعظ و خطابه اين بود که در لحظه هاي معنوي خاصّي به تبليغات گفتاري روي مي آورد.
نقل کردند:
امام علي عليه السلام پس از نماز صبح، که مردم در حالت معنوي و ذکر و ياد خدا بودند، مي ايستاد و سخنراني مي کرد، و خود با ياد خدا و قيامت مي گريست و مردم را نيز مي گرياند.
(صَلّي اَميرَالْمُؤْمِنينَ عليه السلام بِالنَّاسِ اَلصُّبْحَ، فَلَمَّا انْصَرَفَ وَ عَظَهُمْ فَبَکي وَ أبْکاهُمْ مِنْ خَوْفِ اللَّهِ) [361] .
مردم هر جامعه اي در جاهاي گوناگوني اجتماع مي کنند.
در ميادين شهرها، در سر چهار راهها، در خيابانها، در بازار، در مراکز ورزشي، مقابل حمّام ها، سر دروازه ها، امّا اميرالمؤمنين عليه السلام مسجد را جايگاه اجتماعات قرار داده بود.
در اوقات بيکاري به مسجد مي رفت،
در مسجد مدينه مي نشست.
برخي از قضاوت ها را در مسجد انجام مي داد،
و حلّ و فصل امور بسياري از مراجعه کنندگان را در مسجد سامان مي داد.