امام علی و علم و هنر-ج1-ص109
اميرالمؤمنين به آنان دستور داد:
هر کدام ظرفي پر از آب بياورند.
و آنگاه فرمود: همه آبها را در ظرف بزرگي بريزند.
و سپس به هر يک فرمود:
حالا هر کدامتان آبي را که ريخته ايد بردارد.
گفتند: قابل جداسازي نيست.
امام علي عليه السلام نتيجه گرفت که اگر آن قانون نبود، فرق بين اولاد و نسب ممکن نبود و ميراث و نسب باطل مي گشت. [259] .
هنگامي که حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بر اهل بصره پيروز گرديد و اسيرانشان را آزاد کرد بعضي از ياران آن حضرت به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام عرضه داشتند:
چگونه خون هاي آنان بر ما حلال بود ولي اسيرانشان بر ما حرام؟
حضرت علي عليه السلام فرمود:
چگونه حلال باشد بر شما زنان و فرزنداني که در مملکت اسلام و مسلمانان زندگي مي کنند، آنچه را که دشمن در لشکرگاه خود بر جاي گذاشته براي شما غنيمت است، ولي آنچه که در خانه ها پنهان کرده بر شما حلال نيست.
و چون بر گفتار خويش اصرار ورزيدند آن حضرت عليه السلام براي آگاهي آنان فرمود:
پس بر عايشه (همسر رسول خدا) قرعه بزنيد، قرعه به نام هر کس در آمد عايشه را به او خواهم داد.
آنان به خود آمده توبه و استغفار نموده و از نزد آن حضرت خارج شدند. [260] .
مردي نزد حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آمده گفت:
من هم شما را دوست دارم و هم فلان شخص را که دشمن شماست.
امام علي عليه السلام به او فرمود:
تو الآن مثل شخصِ اعور (يک چشمي) هستي، يا تمام کور شو و يا تمام روشن. [261] .
پادشاه روم طيّ نامه اي سئوالات علمي فراواني براي معاويه فرستاد و متذکّر شد که:
اگر پاسخ دادي، من ماليات براي تو مي فرستم، و اگر پاسخ ندادي تو بايد براي من ماليات بفرستي.
معاويه و مشاورانش هر چه فکر کردند به نتيجه اي نرسيدند، جز آنکه آن سئوالات را براي امام علي عليه السلام بفرستند.