امام علی و علم و هنر-ج1-ص103
زني نزد حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آمده و در حالي که آن حضرت يک پاي مبارک را در ميان رکاب اسب گذارده بود مسئله خود را چنين شرح داد:
برادرم وفات کرده و ششصد دينار از خود برجاي گذاشته است و ورثه او بر من ستم نموده و تنها يک دينار به من داده اند.
امام علي عليه السلام در پاسخش فرمود:
مگر برادرت دو دختر نداشته؟
زن گفت: آري.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
«سهم آنان دو سوم ترکه است که چهارصد درهم مي شود
يک برادر مادري هم داشته که سهم او يک ششم ترکه است که صد دينار مي شود،
زني هم داشته که سهمش يک هشتم ترکه است که 75 دينار مي شود،
دوازده برادر نيز داشته که به هر کدام دو دينار مي رسد و باقيمانده ترکه که يک دينار است سهم تو مي باشد.»
و آنگاه پاي ديگر را در رکاب گذارده به طرف مقصد حرکت کرد، که اين مسئله به مسئله «ديناريّه» شهرت يافت. [229] .
مردي يهودي از اميرالمؤمنين عليه السلام از مقدار خواب اصحاب کهف پرسيد.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بر طبق آيه شريفه قرآن:
«وَلَبِثُوا في کَهفِهِمْ ثَلاثمأةٍ سِنينَ وَ ازْدادُوا تِسعاً» [230] .
«و آنها در غار کهف سيصد سال، نه سال هم زيادتر درنگ کردند»
به او پاسخ داد.
يهودي گفت:
ما در کتاب آسماني مان سيصد سال يافته ايم.
امام علي عليه السلام فرمود:
سالِ شما شمسي، و از ما قمري است. [231] .
هنگامي که حضرت امير عليه السلام خواست به جنگ صفين رود، اين دعا را که مشتمل بر چگونگي آفرينش آسمان و زمين و حکمت آفرينش کوه هاست انشاء فرمود:
«اللهم رب السقف المرفوع، و الجو المکفوف، الّذي جعلته مغيضاً للّيل و النهار…».
«بارخدايا! اي پروردگار آسمان بلند! و جو محفوظ از انتشار، که قرار داده اي آن (جو) را محل فرو رفتن شب و روز…» [232] .
شهرستاني در کتاب «الهيئة و الاسلام» [233] آورده است:
منظور از «جو مکفوف» اين است که جوّ با آن که به خودي خود اقتضاي پراکندگي و انتشار دارد از آثار قدرت خداي تواناست که آن را در جاي معيّني نگهداري نموده است.
و نيز در شرح «الذي جعلته مغيضاً لليل والنهار» مي گويد: