پایگاه تخصصی فقه هنر

امام علی و علم و هنر-ج1-ص101

پس امام يک شتر بر آنها افزود که مجموعاً هيجده شتر شد و آنگاه يک دوم آنها را که نُه شتر باشد به اولي، و يک سوم را که شش شتر باشد به دومي، و يک نهم را که دو شتر باشد به سومي داد،

و يک شتر باقيمانده خود را نيز برداشت. [221] .

عدد عجيب

مردي يهودي نزد حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آمده گفت:

عددي به من بگو که بدون کسري داراي 12 و 13 و 14 و 15 و16 و 17 و 18 و 19 و 110 باشد.

امام علي عليه السلام به وي فرمود:

اگر بگويم مسلمان مي شوي؟

گفت: آري.

پس به وِي فرمود:

«اِضْرِبْ اَيَّامَ اُسْبُوعِکَ في سَنَتِکَ» [222] .

«روزهاي هفته ات را در سالت ضرب کن»

که حاصل آن مطلوب توست.

و چون يهودي آن را صحيح يافت مسلمان شد. [223] .

شيخ بهائي در «خلاصة الحساب» [224] آورده، اگر عدد ماه ها در روزهاي ماه و حاصل آن در روزهاي هفته ضرب شود عددي به دست مي آيد که بدون کسري بر همه اعداد ياد شده قابل قسمت است.

و نيز اگر مخرج اعدادي را که حرف عين در آنها هست که عبارتند از:

«ربع، سبع، تسع و عشر»

(يعني چهار و هفت و نه و ده درهم ضرب شوند حاصل عددي است که بر تمام اعداد مذکور تقسيم مي شود. [225] .

تقسيم بيت المال

آن روز که اميرالمؤمنين عليه السلام در جنگ جمل بر دشمن خويش پيروز گرديد با گروهي از ياران مهاجر و انصار خود وارد بيت المال بصره شد و در کنار درهمها و دينارها ايستاد و زماني به آنها خيزه شد و آنگاه سکّه هاي طلا و نقره را چنين مخاطب ساخت:

«اي درهم هاي سفيد! و اي ديناهاي زرد! غير مرا مغرور کنيد».

و پس از چند لحظه ديگر که نگاهش را ادامه داد، به همراهان خود فرمود:

اينها را بين اصحاب من و کساني که با من هستند پانصد تا پانصد تا، قسمت کنيد، چون دستور را اجراء کردند کاملاً درست بود و يک درهم کم نيامد،

در آن روز تعداد مردان دوازده هزار نفر بود. [226] .

در کتاب «مناقب» [227] آمده، که حضرت علي عليه السلام در ابتداي خلافتش در مدينه به منبر رفت و به ياران و شيعيان خود فرمود:

ميان صف ها گردش کنيد و به مردم بگوييد آيا کسي از خلافت من ناراضي است؟