پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص268

است: « وَ إنْ شِئتَ قُلتَ فِی الجَرادَةِ. إذْ خَلَقَ لَها عَینَینِ حَمراوَینِ وَ أسرَجَ لَها حَدَقَتَینِ قَمراوَینِ وَ جَعَلَ لَها السَّمعَ الخَفِیَّ وَ فَتَحَ لَها الفَمَ السَّوِیَّ وَ جَعلَ لَها الحِسَّ القَویَّ وَ نَابَینِ بِهِما تَقرِضُ وَ مِنجَلَینِ بِهِما تَقبِضُ. یَرهَبُهَا الزّارِعُ فِی زَرعِهِم وَلَایَستَطِیعُونَ ذَبَّها وَلَو أجلَبُوا بِجَمعِهِم …:[1] و اگر خواهی در آفرینش ملخ بنگر. برای او دو چشم سرخ آفرید و حدقه های آن را تابان و گوشی پنهان آفریده و دهانی به اعتدال و حسی نیرومند و دو دندان نیش که هر چیز را بدان ببرد و دو دست داس مانند که هر چیز را با آن بگیرد. کشاورزان به سبب کِشته های خود از او بیمناک اند و اگر همدست شوند هم قدرت راندن وی را ندارند ».

این توصیف ها که با سجع و آهنگ همراه هستند، خواننده یا شنونده را وا می دارد تا از حسّ دیداری اش بهره گیرد که در کلام امام عليه السلام برای جهت دهی اندیشه مخاطب به آفریننده و خالق آن، کارکرد معرفتی و دینی پیدا کرده است.

تصویر ذهنی

اگر تصویر دیداری، حس بینایی را تحریک می کرد تا واژگان تصویر دیداری را حس کنند، در تصویر ذهنی، متن بر تحریک قوای ذهنی متمرکز است. در این تصویر، توصیف موجودات و پدیده هایی انجام می شود که به حس در نمی آیند. این تصویر ابزاری است برای انتقال تجربه؛ لذا بر خلاف آنچه تصور می شود، این تصویر تنها ابزار آرایش ظاهری متن نیست؛ برای مثال توصیف فرشتگان به عنوان موجوداتی نامرئی در این تصویر جای

  1. 1. . همان.