آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص202
1. تکرار مستقیم: یعنی یک عنصر واژگانی بدون هیچ گونه تغییری تکرار شود.
2. تکرار جزئی: یعنی ریشه های اصلی یک واژه در اشتقاق های دیگر تکرار شود.
بررسی پروینی و نظری نشان می دهد که واژه « الله » در سی خطبه نهج البلاغه 331 بار تکرار شده است که این امر نشان دهنده اهمیّت مفهوم و معنای « الله » در ذهن گوینده است. بسته به اهمیتی که موضوع برای گوینده دارد، در یک کلام کوتاه نیز تکرار خود را نشان می دهد؛ مثلاً در متن زیر واژه « ظلم » به واسطه تکرار آن، محوریت یافته است: « ألَا َوَ إنَّ الظُّلمَ ثَلاثَةٌ؛ فَظُلمٌ لایُغفَر وَ ظُلمٌ لایُترَکُ وَ ظُلمٌ مَغفُورٌ لایُطلَبُ؛ فأمّا الظُّلمُ الّذِی لایُغفَر فالشِّرکُ بِاللّهِ. قَال اللّهُ تَعالَی ” ﴿أنَّ اللّهَ لایَغفِرُ أَن یُشرَکَ بِه ﴾ ” وَ أمّا الظّلم الّذِی یُغفَر فَظُلمُ العَبدِ نَفسَهُ عِندَ بَعضِ الهَنَاتِ وَ أمّا الظُّلمُ الّذِی لایُترَکُ فَظُلمُ العِبادِ بَعضُهُم بَعضاً؛ القِصاصُ هُناک شَدیدٌ :[1] ظلم سه گونه است: ظلمی که هرگز آمرزیده نشود و ظلمی که بازخواست گردد و ظلمی که بخشوده است و بازخواست نشود. اما ظلمی که آمرزیده نشود، شرک به خداوند است. خداوند بلندمرتبه می فرماید :” خدا کسی را که به او شرک ورزد، نمی بخشد ” و ظلمی که آمرزیده شود، ظلم بنده است نسبت به خودش با ارتکاب کارهای ناشایست. اما ظلمی که بازخواست می شود، ظلم بندگان خداست نسبت به یکدیگر. قصاص در آنجا سخت است ».
3. تکرار پلکانی: این گونه تکرار هرچند بسامد بالایی ندارد، شیوه چینش واژگان در زنجیره ای از معانی به هم پیوسته، آن را زیبا می کند؛ مثلاً در عبارات زیر این شیوه را می توان ملاحظه کرد: