آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص198
که در خطبه شقشقیه در باب بیان روزگار خود و خلفا سخن می گوید، به آن تصریح نمی کند. در این تعبیر فاعل فعل « صیّر » خلیفه دوم است که در ضمن به اخلاق او نیز اشاره دارد یا در عبارت « مُجتَنی الثَّمَرةِ لِغَیر وَقتِ إینَاعِهَا کَزارعٍ بِغَیر أرضِهِ ».[1] ترکیب « مجتنی الثمرة » کنایه از کسی است که طالب حکومت و قدرت است و در یک بیان تشبیهی، دست یازیدن به حکومت را به فردی تشبیه کرده است که میوه نارس را بچیند یا در زمین دیگری کشت نماید.
حضرت عليه السلام گاه از ضرب المثلی در کنایه از اوضاع و شرایط اجتماعی و سیاسی خود بهره می گیرد. در عبارت « هیهات ! بعدا للُّتیا والتی »[2] « اللُّتیا والتی » کنایه از « سختی ها و مصیبت های بزرگ و کوچک »[3] است.
حضرت عليه السلام در خطبه شقشقیه آورده است: « فسَدَلت دُونَها ثَوباً :[4] پس میان خود و خلافت پرده ای آویختم ». « سدلت » کنایه از کناره گیری کردن از امر خلافت است؛ « یعنی میان خود و خلافت حجابی قرار دادم و از آن دور شدم ».[5] درحقیقت حضرت عليه السلام در بیان این مطلب برای حجاب با تشبیه محسوس به معقول از واژه « ثوب » استفاده کرده است .[6]
حوزه ساختار و لفظ
متن نهج البلاغه از حیث ساختار، متنی است استوار. هرچند متن نهج البلاغه