آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص186
صورت قوی و گسترده وجود داشته است. واژه معصوبة هم که به معنای گره خورده می باشد، « یعنی گناه در اندیشه شان و وجودشان پیوند خورده بود؛ لذا استعاره به عمق تاریخی و احوال عرب قبل از اسلام می پردازد ».[1]
حضرت عليه السلام در این عبارت به نقد و تعریض یارانش می پردازد و می فرماید: « عَضَّتِ الفِتنةُ أبنَاءَها بِأنیَابِها …:[2] دیو فتنه فرزندان خود را زیر دندان خود بساید ».
حضرت عليه السلام فتنه را همچون حیوانی تصویر کرده که دارای دندان است و به چیزی حمله ور شده و دندان نیش خود را در آن فرو برده است. در این استعاره مفهومی ذهنی به پدیده ای ملموس و حسّی تشبیه شده است. این تشبیه و تبدیل هم بر زشتی مسئله اشاره دارد و هم بر بی حاصلی و نتایج خشونت بار آن. حضرت عليه السلام با این تشبیه و استعاره به واسطه واژگان، حالت روانی خود را که از فتنه نفرت دارد، به تصویر کشیده و به واژگان دلالت های ژرفی بخشیده است.
حضرت در عبارت ذیل که درباره خوارج است، می فرماید: « بُعْداً لَهُم کَما بَعِدت ثَمودُ، أمّا لو أُشرِعَتِ الأسِنَّةُ إلَیهِم وَ صُبَّتِ السُّیُوفُ عَلی هَامَاتِهم :[3] از رحمت خدا دور باشند، آن سان که قوم ثمود دور گشتند. اگر سر نیزه ها به سوی ایشان گرفته شود و شمشیرها بر فرق شان فرود آید ».
حضرت عليه السلام فرودآمدن شمشیر بر سر خوارج را به ریزش آب تشبیه کرده است و مراد از گزینش واژگان « صباب » ( ریزش آب ) و « هامه » ( سر )، مرگ آنان است. ایشان در این استعاره از دو عنصر حسّی و ذهنی بهره برده است.