آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص126
به یکی از دو سو گرایشی افراطی نشان دهد؛ لذا در متنی که در عینِ وفاداری به معنا، بخواهد جنبه ادبی و زیبایی های لفظی را رعایت کند، کار دشوار خواهد بود؛ اما این وضعیّت در نهج البلاغه در حالتی از تعادل و استواری مشاهده می شود؛ یعنی چنان نیست که گویندۀ آن در پرداختن به جنبه های زیبایی متن، اندیشه و معنا را نادیده بگیرد. صاحب متن با برقراری توازن میان لفظ و معنا و زیبایی های ظاهری و توجّه به معنا، هر دو جنبه را به خوبی حفظ کرده است. این مسئله بیش از هر چیز به توانایی ادبی امام علی عليه السلام بر می گردد که سخن را به مقتضای حال مخاطبان و با چیرگی بر سبک های بیان عربی در حوزه های مختلف کلام از جمله فخر، مدح، هجو و … زیبا و استوار ارائه می فرماید. َ
مخاطب شناسی
آنچه متن نهج البلاغه را متمایز می سازد و امام عليه السلام به آن توجه بسیار نموده، مخاطب شناسی است. این مسئله باعث شده است، سخنان حضرت عليه السلام مصداق دقیق تعریف بلاغت باشد. چنان که می دانیم، بلاغت رعایت مقتضای حال مخاطب است و درک درست داشتن از مخاطبان سخن، نشانه هوشمندی گوینده یا نویسنده است تا سخن را در خور و به مقدارِ بسنده بیان کند؛ به همین روی در مباحث نقد جدید خوانش متن توسط خواننده و آفرینش معنا، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این را نیز می دانیم که هدف از ایراد خطبه، اقناع و تأثیر بر مخاطب است؛ لذا ارتباط، اصلی انکارنشدنی در این گونۀ ادبی است. دو سوی اصلی یک فرایند ارتباطی فرستنده و گیرنده هستند و عواملی چون زمینه، پیام و رمزگان نیز در آن تأثیرگذارند. یک متن یا گفتمان دارای مخاطبان نامحدود است و هرکس می تواند خواننده یا شنونده آن باشد؛