آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص124
ستایش آمیز سخن شناسان و ادیبانی است که هم مسلک او نیستند؛ از جمله پژوهشگران و مورخان مغرب زمین که به متن نهج البلاغه توجه جدی داشته اند. مهم ترین علت توجه خاورشناسان به نهج البلاغه، ویژگی های ادبی آن بوده است. این توجه از قرن پانزدهم میلادی شروع شده است .[1] توجه به نهج البلاغه در مغر ب زمین، تا دوران جدید توسط گلدزیهر، نولدکه و دیگران ادامه یافته است .[2]
در میان عالمان اهل سنّت نیز نهج البلاغه همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است؛ چنان که عبده در مقدمه شرح خود بر این کتاب آورده است: « نهج البلاغه دربردارنده شگفتی های بلاغت و فصاحت است و بهترین سخنان حوزه دین و دنیایی که هرگز یک جا در یک سخن و یک کتاب نیامده است؛ چون علی عليه السلام سرچشمه فصاحت است که آشکارکننده امور ناپید ای آن است و معیار قوانین بلاغت. همه خطیبان ریزه خوار خوان اویند و رهپوی راه او و هر واعظ و سخن وری چیره دست از آن مدد می گیرند ».[3]
نهج البلاغه دارای سبکی است که به قول سبک شناسان، نشان دهنده شخصیت گوینده آن است. آنچه در این کتاب آمده، چنان است که به خوبی بازتاب دهنده شخصیت گوینده آن است؛ سبکی با ویژگی هایی منحصر به فرد. این سخنان نشان دهنده تنوّع، فراگیری و گستردگی فرهنگ صاحب آن است؛ چنان که صبحی صالح گفته است: « هرکس در سخنان او ژرف اندیشی نماید، تردیدی به خود راه نمی دهد که این سخنان از آنِ کس است که جز زهد بهره ای ندارد و جز عبادت کاری؛ گویی در گوشه ای نشسته و یا دامن کوهی،