آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص100
نقاشی نیلوفرهای آبی اثر مونته ) و خیال ذهنی حاصل از این گونه تصاویر اطلاق می شود. در اصطلاح ادبی، ایماژ غالباً به صورت های توصیفی یا زبان مجازی گفته می شود که برای ایجاد خیال و تأثیر در ذهن خواننده به کار می رود.
آنچه از این تعاریف حاصل می شود، این است که اولاً تنوّع فراوانی دارند؛ ثانیاً در برخی از این تعاریف تصویر ادبی یا تصویر هنری باز به صنایع بدیعی و توصیف ادبی فروکاسته شده است؛ چون این ها در حکم ابزارهایی برای عینیت بخشیدن به تصویر هنری هستند و چنان که در بحث اندیشه و معرفت هنری گفته شد، ایماژ یا تصویر پیش از آنکه در اثر هنری شکل گیرد، در ذهن شاعر و هنرمند به وجود می آید؛ یعنی وجود ذهنی می یابد و سپس در یک ساختار عینی و مادی که در شعر و متن به شکل واژگان است، ظهور خارجی می نماید. صنایع بدیعی و معنوی در شعر در حکم ابزار انتقال و ظهور عواطف و اندیشه های شاعر هستند که به خواننده یا شنونده انتقال می یابند؛ به همین دلیل است که شاعر بزرگی چون ادونیس تصویر را نیز چون شعر « رؤیا » می داند و می گوید: « تصویر شعری، تشبیه و استعاره نیست؛ تشبیه جمع بین دو طرف تشبیه یعنی مشبّه و مشبه به است؛ یعنی پلی بین دو نقطه؛ اما تصویر شعری میان اجزای متناقض و جزء و کل وحدت برقرار می نماید؛ شبکه ای است گسترده که میان نقاط فراوانی رابطه برقرار می نماید. تصویر به اعماق پدیده ها نفوذ می کند و حقیقت آنها را آشکار می سازد؛ لذا تصویر، ناگهانی و شگفت آور می گردد. تصویر رؤیاست؛ یعنی تغییر در نظام بیان این پدیده ها ».[1]
تصویر هنری یا تصویر شعری ریشه در نظام اندیشگانی شاعر و هنرمند