پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص70

رویکردها به خوانش متن

خوانش ساختارگرا

مراد از متن در اینجا متن ادبی است. از متن ادبی خوانش های متعدّدی می توان کرد. این بحث از آن حیث اهمیت دارد که معناداری متن ادبی و جستجو و کشف معنای آن حداقل در دو قطب فکری مطرح است؛ گروهی که معنای متن را در درون آن می جویند و گروهی که آن را به شرایط تاریخی، جامعه شناختی یا روان شناختی ارجاع می دهند. فرمالیست ها با طرح این پرسش که « چه چیز متن را می سازد »، معنا را در خودِ متن می جویند. از نظر آنان هر آنچه در خارج از متن مطرح می شود، در درجه دوم اهمیت قرار دارد. آنچه مهم است، تنها متن است و متن؛ به تعبیر دیگر تأکید آنها بر خود متن است؛ به همین روی هرگونه پژوهش در خارج از متن را کاری در خور تحلیل متن نمی دانستند. آنها بر دو چیز بیش از همه تأکید داشتند:

1. تأکید بر گوهر اصلی و ادبی متن؛ آنها تنها خود متن را در نظر داشتند و می کوشیدند، اجزای سازنده دلالت معنایی متن را از شکل و شالوده آن استنتاج کنند و به هدف شناخت آنچه در اثر بازتاب یافته است، دست یابند.

2. تأکید بر استقلال پژوهش ادبی؛ یعنی تنها برای آن دسته از نتایج نظری و ادبی اعتبار قایل می شدند که از بررسی خود اثر به دست آمده باشد، نه از بررسی زمینه های تاریخی پیدایش اثر یا شناخت از شخصیت و منش روانی مؤلف آن .[1]

فرمالیست ها در پی دستیابی به علم ادبیات بودند و در همین راستا بر

  1. 1. . بابک احمدی؛ ساختار و تأویل متن؛ ص43.