آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص36
چون « جابه جایی » « انتقال فرهنگی »، « خلاقیت » و « دوگانگی » در یک نظام طرح مند از علائم صوتی قراردادی است که در غیر انسان به ندرت یافت می شود .[1]
آنچه در زبان بار معنا و پیام را بر دوش می کشد، واژه است؛ اما واژه به تنهایی نمی تواند از عهده این مسئولیت برآید. دلالت در زبان از مهم ترین مسائل در تاریخ بررسی زبان بوده است. برای تحلیل متن باید زبان را فهمید و بعد با تحلیل زبانی به مراد متن رسید. متون از این حیث یا خود به تنهایی فهمیده می شوند یا به قرینه های بیرونی معنای آنها درک می شود. فهم متن به وسیله خود متن را « بافت متن » می نامیم. بافت که معادل لاتین آن « Context » است، « شبکه روابطی است که میان صورت ( دستور واژگان ) و جهان بیرون وجود دارد و درحقیقت معنای خارجی زبان را تشکیل می دهد ».[2]
در مباحث معناشناسی فهم متن، کشف مرکزیت آن و دستیابی به معنا از اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از مباحث مهم در مطالعات زبان شناختی، تعیین واحدی مناسب از زبان برای مطالعه و توصیف است. پس از آنکه زبان شناسان در پاره ای از مطالعات، واحدهای کوچک تر از جمله از قبیل کلمه یا عبارت را هدف مطالعه قرار دادند و به خود جمله توجّهی نکردند؛ به تدریج جمله به عنوان چارچوب بررسی و توصیف انتخاب شد؛ چون آنها فهم متن را مشکل و حتی غیرعملی می دانستند؛ با توجّه به پژوهش های زبان شناختی در عمل برای تحلیلگران متن روشن شد که دیگر بررسی واژگان و ساختار دستوری آنها برای فهم متن کفایت نمی کند و توجّه به بافت برای فهم متن پررنگ تر شد. بافت که همان سبک روابط در متن است به دو نوع تقسیم می شود: