پایگاه تخصصی فقه هنر

آفرینش های هنری در نهج البلاغه-ج1-ص33

میان روابط همنشینی [1] و رابطه جانشینی [2] است. عنصر همنشینی زبان به موقعیت یک نشانه در هر گفته معیّن مربوط است؛ یعنی بخشی از معنای یک واژه را موقعیت آن در جمله و رابطه آن با سایر واژه ها و واحدهای دستوری آن جمله تعیین می کند .[3] یاکوبسن با طرح فساد کنش زبانی و مسئله ارتباط، راه ساده ای را برای تحلیل شش عنصر سازنده هر رخداد گفتاری در اختیار ما می گذارد. چنان که گفته شد، یاکوبسن از این شش عنصر به این نتیجه می رسد که پیام، معنا نیست. معنا در انتهای رخداد گفتاری کامل حادث می شود و به گفته او، کلام به پیام زندگی و رنگ می بخشد ».[4] از این رهگذر است که یاکوبسن و دیگر زبان شناسان به « نقش های » زبان توجه کرده اند. از نظر یاکوبسن، عناصر شش گانۀ « بافت پیام »، « فرستنده – گیرنده » و « تماس – رمزگان » به صورت نقش های زیر ظاهر می شوند که به سرشت و ساخت گفتار شکل می دهند: ارجاعی – شعری، کنایی – عاطفی، سخن گشایانه، فرازبانی.

تأکید بر هر یک از شش عنصر ارتباط کارکرد زبان شناسیک خاصّی دارد. کارکرد ادبی پیام آگاهی به جنبه زبان شناسیک پیام است؛ به همین روی یاکوبسن شعر را « کارکرد زبان شناسیک زبان » و « هجوم سازمان یافته و آگاه به زبان روزمره » می نامید .[5] غیر از این کارکردها که یاکوبسن برای زبان مطرح کرده است، از نظر زبان شناسان نقش گرا نقش های زبان را می توان به سه دسته زیر تقسیم کرد:

  1. 1. . Syntagmetic.
  2. 2. . Paradigmatic.
  3. 3. . همان، ص38.
  4. 4. . همان، ص46.
  5. 5. . بابک احمدی؛ ساختار و تأویل متن؛ ص86.