مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص267
آسمانى سازد. واژه «هبوط» نيز شاهدى بر اين معنا نيست، زيرا لازم نيست هبوط و فرو آمدن حتماً از آسمان باشد. در خود قرآن آمده است: «اهبطوا مصراً». از مفسّران، ابومسلم اصفهانى و قرطبى به همين نظر گرويده اند كه مراد از جنّت در قصّه آدم، باغى زمينى بوده است.(1) اقبال لاهورى مى گويد: سببى نيست تا فرض كنيم كه جنّت قصّه آدم، باغى است ماوراى حسّ ما كه انسان از آن به زمين هبوط كرده باشد. طبق خود قرآن، انسان از اين زمين بيگانه نبوده است; زيرا مى گويد: «والله أنبتكم مِنَ الأرض نباتاً». پس جنّتى كه در اين قصّه آمده، همان نيست كه خداوند جايگاه جاودان متّقيان خواهد ساخت.(2) همين مقدار مختصر كه قصّه آدم را كاويديم، براى آن بود كه نشان دهيم در بررسى قصّه هاى قرآن و كشف پيام هاى آن ها بايد از خود قرآن و ظهورهاى كلامى آن و شواهد و قرائن از آيات ديگر مدد جُست. هرگونه گرويدن به اسطوره هاى برخاسته از انجيل و تورات تحريف شده و افسانه هاى هندى و چينى، گرچه در آرا و مكتوباتِ مفسّران و نويسندگان اسلامى باشد، جز احتجاب از حقيقت ثمرى ندارد. و اين هم، عين بى ثمرى است. بادا كه تا پاى و پويه اى هست، در راه رسيدن به حقيقت باشد; آمين! والسّلام على المَهدىّ
1. مجمع البيان، ج 1، ص 167; تفسير قرطبى، ج 7، ص 17. 2. تجديد التّفكير الدّينى الاسلامى، ص 98.